انجام مصاحبه: داود کاظم پور امیرآبادی
سوال: در ابتدای مصاحبه اگر نکته آغازینی دارید بفرمائید.
دکتر رفیعی: با سلام و تشکر از سایت سخن تاریخ و تسلیت ایام ماه محرم به عرض می رسانم که در ارتباط با کربلا و محرم حرفهای فراوانی گفته شده، نوشتهشده، سروده شده وفراوان هم در آینده گفته خواهد شد.
اما علیرغم کثرت گفتمان و مجالس هنوز فضاهای خالی زیادی در مورد عاشورا و کربلا وجود دارد. کربلا و محرم یک کلاس درس و یک مجلس روضه بهتنهایی نیست بلکه یک کارگاه عملی برای تحول نسل حاضر است؛ بهعبارتدیگر داستان کربلا فراملیتی، فرانژادی و حتی فرادینی و جغرافیایی است. در تائید این ادعا باید بگویم. فضیل بن رسان که در قرن دوم در زمان امام باقر و امام صادق علیهماالسلام زندگی میکرده است کتابی بنام «تسمیه من قتل مع الحسین علیهالسلام فی ولده و اخوته و شیعته» دارد؛ یعنی نام کسانی که در رکاب امام به شهادت رسیدهاند. 106 شهید را نام برده است و ده صفحه بیشتر نیست و آقای حسین جلالی نیز تحقیق کردهاند. یک کتابی نیز آقای بخشایشی دارند که سه مقتل است: یکی همین کتاب تسمیه، یکی «ابصار العین» سماوی و دیگری نیز «نفثة المصدور» شیخ عباس قمی است که نامش را سه مقتل گویا گذاشتهاست.
بر اساس کتاب تسمیه از هفت جهت تعداد شهداء کربلا تنوع دارند با اینکه تعداد شهدای ء کربلا زیاد نیست:
1- تنوع سنی: از 6 ماهه تا 75 ساله
2- تنوع جنسیتی؛ حبیب هست، ام وهب هم هست.
3- تنوع قبیلهای؛ بنیهاشم، بنی غفار، بنی کلاب و بنی اسد
4- تنوع شهری؛ کوفه، مدینه، بصره، مکه
5- تنوع نژادی؛ اسلم ترکی، جون غلام سیاه، مسلم کوفی
6- تنوع عقیدتی؛ زهیر تازه برگشته، حر توبه کرده، وهب مسیحی؛ شیعه با سابقه مثل مسلم بن عوسجه
سوال: اخیرا بحثی در فضای مجازی مطرح شده که چه لزومی دارد اینهمه مجلس عزا برپا کنیم!؟ در این باره نظر مبارکتون چیست؟
دکتر رفیعی:گاهی اوقات بحثی را در فضای مجازی مطرح میکنند که چرا اینقدر به حادثه عاشورا میپردازید؟ حتی میگویند برای چه هرسال اینقدر مداحی و سخنرانی و شعر؟ هزینه این مجالس را به فقرا بپردازید.
در ابطال این سخن چند مورد از حرفهای غیر شیعیان را د رابطه با کربلا مطرح میکنم:
این سخن «آنتوان بارا» است، او یک کتابی بنام «الحسین علیهالسلام فی الفکر المسیحی» دارد. میگوید: اگر حسین علیهالسلام از ما بود در تمام زمین برای او پرچم برمیافراشتیم و مردم را به نام حسین علیهالسلام به مسیحیت فرامیخواندیم. این حرف یعنی امام حسین علیهالسلام تنها یک فرد نیست. او کانال معرفی اسلام است. اگر این عاشورا و محرم نبود مردم با اسلام آشنا نمیشدند.
او میگوید: من به نویسندگان شیعه بگویم شما با داشتن حسین علیهالسلام، شخصیتی با اوصاف نبوی، متأسفانه به آن کمتوجه هستید.
با همه توجهی که در شیعه به امام حسین علیهالسلام شده است گله میکند.
انگیزه خودش را از نوشتن کتاب را چنین مینویسد: فریاد هل من ناصر حسین علیهالسلام مرا لرزاند.
سخن دیگر از «هنری لامنس» خاورشناس معروف بلژیکی است. میگوید: «محمد صلی الله علیه و آله، علی و حسین علیهماالسلام اقانیم ثلاثه شیعه هستند.» میگوید: «محمد صلوات الله علیه آشکار کننده وحی و علی علیهالسلام بیان کننده تفاسیر و حسین علیهالسلام علیهالسلام راه نجات است.» یعنی یکی آورده و یکی توضیح داده و دیگری اجرا کرده است.
«جرج جرداق» نویسنده مسیحی میگوید: به همان اندازه که حسین علیهالسلام با درخت نبوت و اخلاق علوی پیوند داشت یزید با روحیه سفیانی و بیشرمی مأنوس بود و کربلا صحنه چنین تعارضی است.
یعنی تجلیل از امام حسین علیهالسلام تجلیل از اخلاق و نبوت و امیرالمؤمنین علیهالسلام است. معرفی یزید معرفی اخلاق یزیدی است که هر دوی آنها در دنیا وجود دارد. به قول شهید مطهری باید شمر امروز را پیدا کرد.
آقای کمالالدین اسماعیل اصفهانی، شاعر اهل سنت که در زمان مغولها بوده است، چنین سروده است:
چون محرم رسید و عاشورا / خنده بر لب حرام باید کرد
وز پی ماتم حسین علی علیهالسلام / گریه از ابر، وام باید کرد
لعنت دشمنانش باید گفت / دوستداری تمام باید کرد
این بخش را بامطلب عطار نیشابوری تمام می کنم.جمله خودم را با مطلب عطار نیشابوری تمام میکنم. او در دیوانش میخواهد بگوید چرا خون امام حسین علیهالسلام مانده است و بقیه از بین رفته اند؟
بسی خون کردهاند اهل ملامت / ولی این خون نخسبد تا قیامت
هر آن خونی که بر روی زمانه است / برفت از چشم و این خون جاودانه است
چرا امام سجاد علیهالسلام آنطور فرزدق را تشویق میکنند؟ چرا امام صادق علیهالسلام در منی که محل ذکر است خیمه میزند و شاعر شروع به شعر خواندن میکند و آقا طلاها و خلخالهای زنان را به او میدهد و بعد هم عذرخواهی میکند که کم است و بعد هم برای آمرزش او دعا میکند؟ چرا امام رضا علیهالسلام از دعبل تجلیل میکند و پیراهن تنش را که هزار شب هزار ختم قرآن در آن کرده می دهد؟
من متأسفم از اینکه میبینم گاهی در فضای مجازی افراد مغرض یا با تاریخ آشنا نیستند یا به ظرفیتهای خود توجه ندارند؟
این چه حرفی است که امام حسین علیهالسلام را کنار بگذاریم و به فقرا کمک کنیم؟ اتفاقاً امام حسین علیهالسلام پل کمک به فقرا است. از مجلس امام حسین علیهالسلام این کمکها ایجاد میشود و عواطف تحریک می شود، حس نوع دوستی ایجاد می شود و اندیشه ها بازسازی و احیا می شود.
یا در فضای مجازی میگویند که چرا برای کربلا هزینه کنیم؟ اولین هزینه ساخت قبر حضرت امیر را امام صادق علیهالسلام داد. و نیز روایاتی داریم که در اهمیت ساختن و زیارت و رفتن آمده است. حتی امام صادق در سجده اشک میریزد و برای زوار امام حسین علیهالسلام دعا میکند. اینها همه حرف دارد. مثلا حرفی که در مورد حج و مکه برخی ناشیانه یا مغرضانهمی زنند.
سوال:به نظر شما راز ماندگاری کربلا چیست؟
دکتر رفیعی: در میان کتب آسمانی قرآنمان ماندگار شد. در آثار دعایی صحیفه سجادیه ماندگار شد. در میان شخصیتها امام حسین علیهالسلام و نهضتش ماندگار شد و آنهم به نحو احسن و درمیان سرزمین ها کعبه ماندگار شد. درباره چرایی ماندگاری حادثه عاشورا به ده عامل بهصورت فهرستوار اشاره میکنم:
1- اراده الهی
حضرت ابراهیم علیهالسلام وقتی زن و بچهاش را در مکه گذاشت گفت: خدایا دلهای مردم را به اینها جذب کن. خدا اراده کرد و دعای ابراهیم را مستجاب کرد درحالیکه روزی که این زن و بچه را آنجا گذاشت هیچکس نبود و یا خداوند اراده کرد که سه شب اطعام حضرت زهرا علیها السلام به یتیم و مسکین و اسیر مطرح شود و سوره انسان نازل شد.
حدیث داریم «مَنْ أَرَادَ اَللَّهُ بِهِ اَلْخَيْرَ قَذَفَ فِي قَلْبِهِ حُبَّ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ حُبَّ زِيَارَتِهِ» اگر خدا برای کسی خیر بخواهد حب حسین علیهالسلام علیهالسلام را در دلش میاندازد.
2- اوج اخلاص
اتفاقات زیادی در دنیا افتاده است ولی اگر کاری اخلاص داشته باشد میماند. «الاخلاص عبادة المقربین» کسی که برای خدا کار کرد کارش میماند.
3- رهبری یک امام معصوم
در نهضتهای دیگر امام معصوم در رأس آنها نبود. اینجا شخص امام مدیریت می کند و حضور در صحنه دارد.
4- جامعیت
شما در نهضت کربلا همه جهات را پیدا میکنید: ایثار، کرامت، فداکاری، اهمیت به حقالناس، نماز، ذکر و دعا. کربلا نمایشگاه سعادت و رذالت است.
5- عناصر و اصحاب
به حضرت موسی علیهالسلام میگفتند تو با خدایت بروید بجنگید. اگر پیروز شدید ما میآییم. ولی عناصر کربلا میگویند اگر هفتاد بار کشته شویم باکی نیست، ما در رجز های اصحاب این نکته را می بینیم.
6- حق محوری
حق ماندگار است چنانچ قرآن در سوره رعد آیه 17 می فرماید:اما ما ینفع الناس فیمکث فی الارض
7- نقش ائمه
امامان شیعه تاحدود 200 سال بعد از کربلا تاکید بر حفظ این حادثه داشتند و بر اموری مثل زیارت، گریه، سرودن شعر و اهمیت به اقامه عزا تاکید می ورزیدند.حتی پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و ابراهیم و حضرت آدم علیهما السلام . امام رضا علیهالسلام میفرماید: «إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ ع» اگر برای ما هم خواستی گریه کنی برای امام حسین علیهالسلام گریه کن. امام هادی مریض میشود پول میدهد تا برایش زیر قبه امام حسین علیهالسلام دعا کنند.
8- نقش رسولان مانند حضرت زینب و امام سجاد علیهما السلام
9- مظلومیت کربلا که اوج آن است.
10- سیره علما و مردم در تجلیل از عاشورا
سوال: نقش امام حسین علیه السلام در حفظ دین خدارا چگونه ارزیابی می کنید؟
دکتر رفیعی:همیشه در طول تاریخ انحرافاتی صورت گرفته است. با ظهور یک شخصیت قوی و ریشهدار جلوی انحرافات گرفته شده است و با از میان رفتن آن شخصیت متأسفانه بخش یا تمامی از آن انحرافات برگشته است.
مثلاً بنیاسرائیل دچار فرعون بودند. شخصیتی مانند حضرت موسی علیهالسلام ظهور کرد و او را نابود کمرد، ولی چهل روز به میقات رفت و جامعه به گوساله پرستی برگشت. این خطر بسیار جدی است.
حضرت یوسف علیهالسلام مصر را آنطور نجات داد. نقل شده است که آن جمعیت بعد از مرگ حضرت یوسف علیهالسلام دوباره به آن عقاید برگشتند.
مثال واضحتر حضرت رسول صلی الله علیه و آله است. اسلام را آوردند ولی با رفتن ایشان یک موج بازگشت در سقیفه شروع شد.
با این مقدمه به این حرف میرسیم که امام حسین علیهالسلام نیمقرن بعد از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله شاهد بازگشت مردم به سنت جاهلیت قبل از اسلام بود؛ و لذا نامهای که برای مردم بصره نوشته است این است که «فَاِنَّ السُنَّهَ قَدْ اُمیتَتْ» سنت پیغمبر مرد. «وَ اِنَّ الْبِدْعَهَ قَدْ اُحْیِیَتْ» بدعت در دین گذاشته شده است. یک راهکار نیز بیشتر ندارد «وَ اِنْ تَسْمَعُوا قَوْلی وَ تُطیعُوا اَمْری اَهْدِکُمْ سَبیلَ الرَّشادِ» اگر از من اطاعت کنید من شما را به راه رشد میکشانم.
برای پی بردن به این مطلب تحلیلهای مختلفی از قیام امام حسین علیهالسلام شده است. ولی بهترین راه مراجعه به خود امام حسین علیهالسلام است. چرا امام حسین علیهالسلام قیام کرد؟
حضرت میفرماید: « ألا وَ إِنَّ هؤُلاءِ قَدْ لَزِمُوا طاعَةَ الشَّیْطانِ، وَ تَرَکُوا طاعَةَ الرَّحْمنِ وَ اَظْهَرُوا الْفَسادَ، وَ عَطَّلُوا الْحُدُودَ وَاسْتَأْثَرُوا بِالْفَیءِ، وَ أَحَلُّوا حَرامَ اللّهِ، وَ حَرَّمُوا حَلالَ اللّهِ »
شش مشکل جامعه دارد: اطاعت شیطان، ترک اطاعت رحمان، فساد در زمین، تعطیلی حدود، شرب خمر، خوردن مال مسلمان.
«وَ إِنِّي أَحَقُّ بِهَذَا الْأَمْرِ» و من سزاوارترین کسی هستم که میتوانم جلوی این انحراف را بگیرم.
ممکن است در ذهن شما بیاید که این اتفاق در زمان موسی بن جعفر علیهالسلام نیز هست. چرا ایشان مانند کربلا قیام نکرد؟ مگر هارون سر کار نیامد؟
نکته اینجا است که خیلیها میپرسند چرا کربلا یکبار اتفاق افتاد؟ پاسخ این است که یزید نوک هرم بود. آغازگر این بدعت یزید بود. بههرحال معاویه با صلح سرکار آمد و قول داد که بعد از مرگش کسی را جانشین نکند. امام حسین علیهالسلام با این قیام عدم مشروعیت سلطنت و حکومت بنیامیه را اعلام کرد و دیگر نیازی به تکرار نبود؛ زیرا عدم مشروعیت یزید به معنای عدم مشروعیت بنیامیه و بنیعباس بود.
همینجا یک نگاه تاریخ به یک نامه داشته باشم. مرحوم کشی در رجال خودش و انساب الاشراف نیز دارد. مروان حاکم مدینه نامهای به معاویه نوشت. گفت سران مکه و حجاز با امام حسین علیهالسلام رفت وآمد میکنند و من نگرانم چه کنم؟
معاویه وقتی نامه مروان را دید. همزمان دو نامه نوشت. یکی برای مروان و دیگری برای امام حسین علیهالسلام
برای مروان نوشت: « إيّاك أنْ تعرض للحسين في شيء ، واترك حسيناً ما تركك.»
کاری به امام حسین علیهالسلام نداشته باش!
برای امام حسین علیهالسلام یک نامه نصیحت آمیز نوشت:
«ونفسك فاذكر وبعهد الله أوفِ» یعنی مواظب خوت باش و به عهد خدا وفا کن.
«فاتّقِ شقّ عصا هذه الاُمّة وأنْ يردهم الله على يديك في فتنة» نگذار بین امت اسلام اختلاف بیفتد.
«وانظر لنفسك ولدينك ولاُمّة محمّد» ملاحظه خودت و دینت و امت پیامبر را بکن
«ولا يستخفنّك السفهاء والذين لا يعلمون» آدم های سفیه تو را گول نزنند.
جواب امام حسین علیهالسلام بسیار جالب است.
امام نوشتند: «ما أردت لك حرباً ولا عليك خلافاً» من قصد جنگ با تو را ندارم و قصد مخالفت با تو را نیز ندارم.
بعد امام شروع به بیان فجایع کارهای معاویه کرد و فرمود: آیا تو حجر را نکشتی؟ آیا عمروبن حمق را به شهادت نرساندی؟
جالب است که امام میفرماید: «وقلتَ فيما قلت : انظر لنفسك ولدينك ولاُمّة محمّد (ص) واتّق شقّ عصا هذه الاُمّة وأنْ تردهم إلى فتنة!!» تو مرا نصیحت کردی که مواظب دینم باشم؟ «وإنّي لا أعلم فتنة أعظم على هذه الاُمّة من ولايتك عليها» من فتنه ای بالاتر از ریاست تو بر این امت نمیبینم. «ولا أعظم نظراً لنفسي ولديني ولاُمّة محمّد (ص) أفضل من أنْ اُجاهدك» من بر خودم مبارزه با تو را وظیفه می دانم. «فأبشر يا معاوية بالقصاص» بشارت داد معاویه را به قصاص. ولی شرایط نبود که امام قیام کند.
بعضی ها مانند جعده پسر خواهر حضرت امیر علیهالسلام به حضرت نامه نوشت که قیام کنند که امام حسین علیهالسلام فرمودند فعلا به صلاح نیست ولی بعد از مرگ معاویه قیام کردند.
سوال: به نظر شما هدف امام حسین علیه السلام از قیام چه بود؟
دکتر رفیعی: تحلیل من از قیام سیدالشهداء همان است که خود حضرت فرمودند: «إِنّى لَمْ أَخْرُجْ أَشِرًا وَلا بَطَرًا وَلا مُفْسِدًا وَلا ظالِمًا وَإِنَّما خَرَجْتُ لِطَلَبِ الاِْصْلاحِ فى أُمَّةِ جَدّى، أُريدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَأَنْهى عَنِ الْمُنْكَرِ وَأَسيرَ بِسيرَةِجَدّى وَأَبى عَلِىِّ بْنِ أَبيطالِب»
در یککلام دیدگاه ما این است که این کار دستور الهی است ولی با اختیار و علم و اذن صورت گرفته است و این برهه از زمان نیاز بود که این اتفاق بیفتد تا بازگشت به سنت الهی رخ دهد و امام حسین علیهالسلام در این هدف پیروز شد؛ زیرا به دنبال کربلا بود که کوفه و مدینه قیام شد و زید بن علی و یحیی بن زید قیام کرد. البته کاری به انگیزه این قیامها ندارم ولی میخواهم بگویم جامعه گاهی دچار جهل است و گاهی دچار ترس. شام گرفتار جهل بود و کوفه دچار ترس بود. شامیان آگاه شدند و کوفیان شجاع شدند.
به همین جهت فیلیپ حتی مستشرق میگوید شیعه در کربلا متولد شد. این معنایش این نیست که شیعه در کربلا شکل گرفت. شکل گرفتن با تولد متفاوت است.
سؤال: چقدر موافق رویکردهای مختلف در حادثه کربلا هستید؟ مثلاً برخیها کلامی برخیها تاریخی و برخیها حدیثی هستند. هرکسی رویکردی دارد.
دکتر رفیعی: رویکردها را انکار نمیکنیم. رویکرد باید مبنا داشته باشد. رویکرد برخی حکومتی است و میگویند امام برای تشکیل حکومت حرکت کردند. اصل این رویکردها را برمیتابیم. شخصیتهای بزرگی این حرفها را زدند ولی علم امام و شرایط کوفه ویاران امام این مطلب را برنمیتابد. حداقل بعد از رفتن افراد از کنار امام حسین علیهالسلام انسان میبیند این رویکرد جایی ندارد.
رویکرد عرفانی مانند عمان سامانی داریم که میگوید امام حسین علیهالسلام این مرگ را اختیار کرد که بهترین نوع مرگ است و شیعه را با این کار نجات داد.
رویکردهای تاریخی داریم. رویکرد مربوط به جنبههای خاصی وجود دارد که حتی برخی از آنها مجبور شدند علم امام را انکار کنند.
ولی به نظر من میرسد که مهمترین رویکرد را از کلام خود امام حسین علیهالسلام میتوان برداشت کرد و آن رویکرد تکلیف مدارانه است؛ یعنی وقتی انسان تکلیف را احساس کرد به دنبال آن خواهد رفت.
نکند برخی رویکردها موجب تحقیر جریان کربلا یا لطمه به شخصیت امام حسین علیهالسلام شود؛ یعنی یک مورخ بگوید امام که اینها را میشناسد که چطور پدرش را یاری کردند حالا این فرد با همه این مسائل به این افراد تکیه کند و حکومت تشکیل دهد. این نگاه، نگاه کاملی نیست.
لذا این تکلیفی که میتوانید نام او را امربهمعروف و نهی از منکر و یا مبارزه با فساد یا اعلام عدم مشروعیت یزید بگذارید؛ وما میگوییم اگر یزید از بیعت امام حسین علیهالسلام میگذشت باز هم امام حسین علیهالسلام میآمد.
اگر امان هم به ایشان میدادند به نظر ما امام کار را ادامه میداد؛ زیرا شخص ایشان مطرح نبود و بحث عدم مشروعیت یزید مطرح بود.