نعمت الله صفری فروشانی
منصب بابیت امامان در ترازوی نقد
بررسی محتواشناسانه با توجه به کتاب رازداران حریم اهل بیت (ع)
نعمتالله صفری فروشانی*
چکیده
دیدگاهی وجود دارد مبنی بر اینکه منصبی کلیدی با عنوان بابیت ائمه (ع) در عصر حضور و غیبت صغرا وجود داشته و افرادی به عنوان ابواب معرفی میشدند. هرچند از عصر غیبت صغرا تعدادی از مؤلفان امامی و نصیری فهرستی از بابهای معصومان مطرح کردهاند، اما بهترین و جامعترین تبیین نظریه بابها از دیدگاه امامیه را، در عصر حاضر، جواد سلیمانی در کتاب رازداران حریم اهل بیت (ع) به دست داده است. حال آنکه این نظریه نیاز به نقد استنادی و محتوایی دارد که در این تحقیق تمرکز بر نقد محتوایی است. به این ترتیب به این پرسش پاسخ داده میشود که: نظریه بابهای امامان از لحاظ محتوایی با توجه به نظریهای که سلیمانی تبیین کرده از چه میزان اعتبار برخوردار است؟ اهمیت پرداختن به این مسئله از آنرو است که نظریه بابیت پیامدهایی در نظام اعتقادی امامیه دارد و میتواند تحولی در آن ایجاد کند. این مقاله با دو رویکرد کلامی و تاریخی به نظریه بابیت میپردازد و از روشهای کلامی، تاریخی و رجالی استفاده میکند. در انتها به این نتیجه میرسد که بابیت جایگاهی در اعتقادات امامیه ندارد و بررسیهای تاریخی نیز آن را تأیید نمیکند.
کلیدواژهها: ابواب ائمه، منصب بابیت، شبکه وکالت، بررسی محتوایی، رازداران حریم اهل بیت (ع).
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
* دانشیار گروه تاریخ جامعة المصطفی العالمیة nsafari8@gmail.com
طرح مسئله
منصب بابهای اهل بیت (ع) منصبی است که از آغاز غیبت کبرا تا کنون تعدادی از مؤلفان شیعه از آن باورمندانه یاد کردهاند. در ابتدای سخن باید توجه داشت که باور به این آموزه مختص به فرقه یا گروه خاصی از شیعیان نیست. به این منصب در منابع اسماعیلیه توجه شده است (نک.: لویس، ۱۳۷۵: ۱/12-۱۳، ذیل «باب ۲»)، همچنان که نصیریه نیز قائل به این آموزه بودهاند (نک.: خصیبی، ۲۰۰۷: 337-۳۹۱؛ برای مطالعه درباره نصیریه نک.: المنصف بن عبدالجلیل، ۲۰۰۴؛ عثمان، ۱۹۹۴؛ احمد هاشم عباس، ۱۴۲۱). ناگفته نماند در برههای از زمان که به دوران شکلگیری و دورههای ابتدایی فرقه نصیریه مربوط است شناختهشدهترین وجه تمایز این فرقه را از شیعیان امامی باید اعتقاد آنها به این آموزه بدانیم. بر حسب روایات، اولین مسئلهای که باعث شد امامان (ع)، شیعیان را از پیروی بنیانگذار این فرقه، یعنی محمد بن نصیر، منع کنند ادعای دروغین او مبنی بر بابیت امامان (ع) بود (نک.: طوسی، ۱۴۰۹: ۵۲۰؛ المنصف بن عبد الجلیل، ۲۰۰۴: 98-۹۹).
البته باید به این مسئله نیز توجه شود که در همان دوران طیفهای دیگری از شیعیان غالی و حتی اندکی بعد از آن شخصیتهایی از شیعیان امامی نیز به این منصب قائل بودهاند، اما وجه تمایز این طیفها از یکدیگر اعتقاد نصیریه به بابیت محمد بن نصیر بود که گروههای دیگر شیعی به آن باور نداشتند. این آموزه در دورههای دیگر نیز توجه برخی از مؤلفان امامیمذهب را جلب کرد (نک.: ابن ابی الثلج (منسوب)، ۱۴۱۰: 145-۱۵۱؛ خصیبی، ۲۰۰۷: 337-391؛ ابنهمام اسکافی (منسوب)، ۱۴۲۲: 42، 58، 62، 64، 67، 70، 73، 76، 80، 83، 86؛ طبری (منسوب)، ۱۴۱۳: ۱۶۳، ۱۸۱، ۱۹۳، ۲۱۷، ۲۴۶، ۳۰۸، ۳۵۹، ۳۹۷، ۴۱۱، ۴۲۵؛ ابنشهرآشوب، ۱۳۷۹: 4/۲۸، ۷۷، ۱۷۶، ۲۱۱، ۲۸۰، ۳۲۵، ۳۶۸، ۳۸۰، ۴۰۲، ۴۲۳؛ کفعمی، ۱۴۰۵: 522-523؛ مجلسی، ۱۴۰۳: 44/113، 134؛ 45/331، 46؛ 16/133، 345؛ 47/350؛ 50/106، 117، 216، 238، 310) اما بیتردید مهمترین نقشی که طرح ادعای منصب بابیت در دورههای متأخر ایفا کرد و جریانی فکری به وجود آورد که بعد از آن به جریان سیاسی و شورشی نیز بدل شد مطرحکردن این ادعا از سوی بابیه بود (برای مطالعه درباره بابیه نک.: سجادی، ۱۳۸۱: ۱۱/33-۳۷، ذیل «بابیه»؛ حسینی طباطبایی، ۱۳۷۵: ۱/11-۱۹، ذیل «باب، سید علیمحمد شیرازی»).
هرچند بررسی چند و چون مطرحشدن این ادعا از سوی بابیه و واکنشی که از جانب عالمان شیعه به دنبال داشت در این تحقیق مد نظر نیست اما این یادکرد مختصر از این جهت اهمیت داشت که بگوییم اگر آموزه بابیت منشأی از جانب امامان (ع) داشته باشد میتوان نزاع بابیه با مخالفان آنها را در خصوص ادعای بابیت در حد نزاع بر سر مصادیق کاهش داد. زیرا ادعاهای علیمحمد باب (متوفای ۱۲۶۶ ه.ق.) در سالهای اولیه در این مسئله منحصر بود که وی باب امام عصر (ع) است (نک.: المنصف بن عبدالجلیل، ۲۰۰۴: 376-۳۷۷؛ حسینی طباطبایی، ۱۳۷۵: ۱/۱۱).
نکته دیگر اینکه، در عصر حاضر درباره منصب بابیت و مفهوم و جایگاه آن مباحثی مطرح شده و تلاشهایی در نظاممندکردن آن صورت گرفته است. از اینرو در این تحقیق با توجه به نظریههای مطرحشده به این پرسش پاسخ میدهیم که: محتوای ادعاهای مطرحشده درباره بابها چه اعتباری دارد؟
پیشینه تحقیق
در موضوع بابهای امامان (ع) در عصر حاضر تاکنون تحقیقهایی صورت گرفته است. علاوه بر مدخل دائرةالمعارفها و برخی آثار دیگر که در تدوین این مقاله نیز از آن بهره بردهایم، جامعترین اثری که در موضوع بابهای امامان (ع) تا کنون تألیف شده کتاب رازداران حریم اهل بیت (ع) اثر جواد سلیمانی است که در واقع پایاننامه مقطع کارشناسی ارشد وی بوده است. سلیمانی با بررسی اقوال مؤلفان شیعه در جهت اثبات این آموزه تلاش کرده و با کاوشی که در جوانب مختلف آن انجام داده نظریه بابها را تبیین کرده است. با استثناکردن کتاب هدایة الکبری، که منبعی نصیری و متعلق به قرن پنجم است (نک.: صفری فروشانی، ۱۳۸۴ الف: 15-۴۶) باید گفت سلیمانی در این اثر خویش در بین امامیه کاری جامع، بدیع، و منحصر به فرد انجام داده است.[1]
این موضوع از دو جهت در خور بررسی است: ارزیابی منبع شناختی، و ارزیابی محتوایی. مراد از ارزیابی محتوایی سنجش موضوع در دست مطالعه با مجموعه شواهد و قراینی است که در منابع امامی آمده است. نگارنده ارزیابی منبع شناختی را در موضعی دیگر به انجام رسانده و به این نتیجه رسیده است که این آموزه از هیچ منبع و مأخذی که به یکی از امامان شیعه مربوط باشد به دست نیامده است. در تمام منابع موجود فقط به روایاتی در کتاب هدایة الکبری اثر حسین بن حمدان خصیبی و یک روایت در رجال کشی، که نه اصل منصب بابیت بلکه باببودن سلمان فارسی برای امام علی (ع) را مطرح میکند، دست یافتیم. اما بررسیهای رجالی نشان داد هیچ روایت صحیحالسندی درباره اصل منصب بابیت یا بابیت یک تن از افرادی که به عنوان بابهای امامان (ع) مطرح میشوند وجود ندارد. بنابراین، اصل و اساس این آموزه را نمیتوان به امامان شیعه (ع) نسبت داد.[2] با توجه به اینکه رویکرد این مقاله نقد محتوایی نظریه بابها بر اساس تبیینی است که سلیمانی در کتاب مذکور مطرح کرده ابتدا لازم است نظری اجمالی به آن داشته باشیم.
نظریه بابها
نظریه بابهای امامان منصبی را مطرح میکند که تعدادی از اصحاب امامان (ع) از آن برخوردار بودهاند. گفته میشود همه امامان (ع) دارای باب بودهاند و برخورداران از این منصب شخصیتهای ممتازی از اصحاب امامان (ع) بودند که وظایف مهمی نیز بر عهده داشتند. با این حال، این منصب ناشناخته مانده و مسائل مربوط به آن روشن نشده است. اما باورمندان به آن معتقدند میتوان بر اساس آثار بهجامانده از تألیفات برخی از مؤلفان شیعه به این امور دست یافت. سلیمانی نوع مطالعه خود را مطالعه تاریخی میداند و چنانکه خود میگوید در این اثر خویش به کشف زوایای پنهان تاریخ اهل بیت (ع) همت گمارده است (سلیمانی، ۱۳۸۶: 15-۱۶).
وی معتقد است مخفیکاری امامان (ع) برای حفظ جان بابها و جلوگیری از سوءاستفادههای عناصر جاهطلب عامل ناشناختهماندن ابواب و منزلتشان شده است. اما برخی از رجالیان، مورخان و محدثان تاریخ اسلام، همچون ابنشهرآشوب (متوفای ۵۸۸ ه.ق.) این افراد را شناسایی و اسامی آنها را گزارش کردهاند (همان: ۱۹). سلیمانی به اطلاق لفظ «باب» در روایات به ائمه (ع) و خصوصاً امام علی (ع) اشاره کرده و با توجه به اینکه کفعمی (متوفای ۹۰۵ ه.ق.) در کنار معرفی امام علی (ع) به عنوان باب پیامبر (ص) اشخاصی را باب سایر معصومان معرفی کرده است میگوید اطلاق لفظ «باب» بر گروهی از اصحاب خاص ائمه (ع) مفهومی همچون بابیت امام علی (ع) برای پیامبر (ص) دارد (همان: ۴۰).
به این ترتیب وی تبیین تعریف اصطلاحی بابهای اهل بیت (ع) را منوط به روشنشدن مفهوم باببودن امام علی (ع) برای پیامبر (ص) میداند (همان: ۴۱). با بررسی روایات به این نتیجه میرسد که عنصر اساسی و مقوم مفهوم باب برخورداری از اسرار و علوم خاص الاهی است که در هدایت بشر به آنها احتیاج است. پس امام علی (ع) از آن جهت بابالله خوانده میشود که از علوم الاهی برخوردار است و مردم با رهنمودهای او میتوانند در جوار حضرت حق بار یابند و به خدا نزدیک شوند (همان: ۴۳). دیگر اینکه آن حضرت در حقیقت در سایه پیوند با منبع فیض علوم آسمانی، سرچشمه هدایت مخلوقات به سوی خداوند بوده و پیروی از او مایه مغفرت، سعادت، رستگاری، نجات از گمراهی و در نهایت دخول در جنت است (همان: ۴۴).
با این بیان است که سلیمانی چنین نتیجه میگیرد که باب عبارت است از خاصالخواص اصحاب امام که از اسرار و علوم خاص امام زمان خویش در قلمرو مسائل سیاسی، اجتماعی و معرفتی آگاهی داشته است. آنها بیش از دیگران به امامان (ع) قرابت روحانی داشتند و از رازدارترین یاران اهل بیت (ع) به شمار میآمدند. بابها جریانها و رویکردهای سیاسی و اجتماعی حاکم بر عصر خود را میشناختند و از راهبردهای اهل بیت (ع) برای نشر، گسترش و بقای مکتب تشیع در عصر و زمان خویش آگاه بودند. همچنین، بابها به ساحت قدس معارف الاهی و غیبی اهل بیت (ع) راه یافته بودند (همان: 44-۴۵).
بررسی کلامی آموزه بابیت مهمترین بحث بررسی محتوایی است. زیرا این آموزه نظام کلامی امامت را متحول میکند و جایگاهی را در کنار امامان شیعه ایجاد میکند که در صورت پذیرش آن باید دیدگاه شیعه راجع به امامان (ع) را توسعه داد و پذیرفت که در صورت دسترسینداشتن به امامان (ع) بابها مانند جانشینان امامان (ع) محسوب خواهند شد. مسئلهای که باید در این بررسی مد نظر قرار گیرد این است که: جایگاه این آموزه در کلام شیعه چیست؟ برای پاسخ به این پرسش در مرحله اول باید به منابع کلامی امامیه مراجعه کرد. با توجه به پیوندی که این مسئله با بحث امامت دارد باید انتظار داشت بحث از بابها به عنوان یکی از فروعات مسئله امامت یا به عنوان دنبالهای برای مبحث امامت در منابع کلامی شیعه بحث و بررسی شود. نصیریه اولین باورمندان به نظام بابها هستند که برای آن نظامی را مشخص کردهاند و جایگاه و ویژگیهای بابها را نیز تبیین کردهاند. پیوند و قرابت نظام بابها با امامان (ع) در دیدگاه نصیریه باعث شد خصیبی کتاب هدایة الکبری را، که به زندگی امامان اختصاص دارد، با فصلی اختصاصی درباره بابها به پایان برساند (نک.: خصیبی، ۲۰۰۷: 337-391).
در خور توجه است که فصل مربوط به بابها از کتاب هدایة الکبری به عللی همچون ناهماهنگی این بخش (باب پانزدهم کتاب) با برخی از آموزههای امامی مانند اهمیتدادن به شخصیتهای غالی همچون ابوالخطاب و گنجاندن آنها در نظام بابیت به عنوان یکی از مهمترین ابواب، در برخی از چاپهای این کتاب محذوف بود.[3] در هر حال، سابقه تبیین آموزه بابیت در نظام اعتقادی باورمندان به آن به قرن چهارم باز میگردد.
دیگر نکته در خور توجه آنکه کلام امامیه در قرنهای سوم، چهارم و پنجم به دست شخصیتهایی چون ابنقبه رازی (متوفای پیش از ۳۱۷ ه.ق.)، کلینی (متوفای ۳۲۹ ه.ق.)، صدوق (متوفای ۳۸۱ ه.ق.)، مفید (متوفای ۴۱۳ ه.ق.)، سید مرتضی (متوفای ۴۳۶ ه.ق.)، شیخ طوسی (متوفای ۴۶۰ ه.ق.) و ... تبیین و تشریح شده است (برای مطالعه در این باره نک.: جبرئیلی، ۱۳۸۹؛ جمعی از پژوهشگران، ۱۳۹۵؛ مجله نقد و نظر، ۱۳۹۱، ش۶۵، 66 و ۶۷) که البته هر کدام از آنها با رویکردهای خاص خود به مباحث کلامی (اعم از نصگرایی و عقلگرایی) و با تألیفات مختلفی که انجام دادهاند نقشی در ساماندادن به اعتقادات امامیه ایفا کردهاند.
در تألیفات کلامی این دورهها میتوان آثاری را یافت که مختص بحث امامت است؛ از جمله کتاب الافصاح فی الامامة اثر شیخ مفید، الشافی فی الامامة اثر سید مرتضی و تلخیص الشافی اثر شیخ طوسی. اما در هیچ کدام از آنها بحثی درباره بابها مطرح نشده است. همچنان که دیگر منابع کلامی این دورانها نیز وضعیتی مشابه دارند و بحثی در این خصوص مطرح نکردهاند. فقط در کتاب اوائل المقالات شیخ مفید (متوفای ۴۱۳ ه.ق.) در عباراتی کوتاه درباره ظهور معجزات به دست افراد خاصی که منصوب (از طرف امامان) هستند و سفرا و ابواب چنین آمده است: «این مسئله جایز است و مانعی از جهت عقل و سنت و کتاب ندارد. و این مذهب جماعتی از مشایخ امامیه و ابناخشید معتزلی و اصحاب حدیث از صالحان و ابرار است که بنینوبخت از امامیه و ... آن را ممنوع میدانند» (مفید، ۱۴۱۴: 69).
باید توجه داشت که در این عبارات توضیحی درباره اینکه مراد از سفرا و بابها چیست به میان نیامده است، اما اگر هم شیخ مفید را بتوان بر اساس این عبارات از باورمندان به بابها دانست باید گفت وی نیز منصب بابیت و مصادیق آن را تشریح نمیکند. بنابراین، این پرسش همچنان باقی میماند که: چگونه میتوان به وجود نظامی بلندپایه در اعتقادات شیعی اعتقاد داشت اما در کتابها و رسالههای کلامی از آن سخنی به میان نیاورد؟
منابع گاهی از این شخصیتها با عنوان «وکیل» یاد کردهاند و گاهی با عنوان «باب». صدوق (متوفای ۳۸۱ ه.ق.) در کمال الدین (صدوق، ۱۳۹۵: ۲/ 432-۴۳۳)، طوسی (متوفای ۴۶۰ ه.ق.) در الغیبة (طوسی، ۱۴۱۱: 355-۳۵۶، 393-۳۹۴)، راوندی (متوفای ۵۷۳ ه.ق.) در الخرائج والجرائح (راوندی، ۱۴۰۹: ۳/ ۱۱۰۸) و ... از لفظ «وکیل» استفاده کردهاند. البته در آنچه درباره این شخصیتها در قالب روایتی از امامان (ع) نقل شده لفظ «وکیل» ذکر شده است (طوسی، ۱۴۱۱: 355-۳۵۶) اما در مقابل منابعی نیز وجود دارند که از این شخصیتها با عنوان «باب امام» یاد کردهاند.
صدوق در کمال الدین بخشی از پاسخهای ابوسهل نوبختی به شبهات مخالفان را ثبت کرده که در آنها از این شخصیتها به عنوان باب و سبب، که امر و نهی امام را به شیعیان میرسانند، یاد شده است (صدوق، ۱۳۹۵: ۱/ ۹۰، ۹۳). فضل بن حسن طبرسی (متوفای ۵۴۸ ه.ق.) در کتاب اعلام الوری از افراد متعددی به عنوان سفراء و بابهای عصر غیبت صغرا نام میبرد که از جمله آنها چهار شخصیت مد نظر است (طبرسی، ۱۳۹۰: 444-۴۴۵). وی همچنین در کتاب تاج الموالید میگوید این چهار تن در دوران غیبت صغرا بابها و سفیرانی بودند که دلیل قاطع بر بابیت آنها معجزاتی بود که به دست هر کدام از آنها انجام میشد (همو، ۱۴۲۲: ۱۱۱). سخنان مشابهی نیز در کتاب الاحتجاج احمد بن علی طبرسی (متوفای ۵۸۸ ه.ق.) آمده و افزوده شده که اینها هر کدام با نص صاحبالامر به بابیت تعیین میشدند (طبرسی، احمد ابن علی، ۱۴۰۳: ۲/ ۴۷۸).
ضمیمه: دیدگاه مؤلفان شیعه درباره مصادیق بابها
|
تاریخ اهل بیت (ع)
|
هدایة الکبری
|
منتخب الانوار
|
دلایل الامامة
|
المناقب
|
المصباح
|
رازداران حریم اهل بیت (ع)
|
پیامبر (ص)
|
امام علی (ع)
|
ــــــــــ
|
امام علی (ع)
|
ـــــــ
|
ــــــــ
|
امام علی (ع)
|
امام علی (ع)
|
حضرت فاطمه (س)
|
ــــــــــــ
|
ـــــــــــ
|
ـــــــــ
|
ـــــــ
|
ــــــــ
|
فضه
|
فضه
|
امام علی (ع)
|
سلمان ـ سفینه
|
سلمان ـ سفینه (قیس بن ورقه)
|
سلمان
|
ـــــــ
|
ــــــــ
|
قنبر ـ سلمان
|
سلمان
|
امام حسن (ع)
|
سفینه؛ قیس
|
سفینه (قیس بن ورقه)
|
سفینه
|
سفینه
|
قیس بن ورقاء (کذا) (سفینه)؛ رشید؛ و به قولی میثم تمار
|
سفینه
|
رشید هجری؛ میثم تمار
|
امام حسین (ع)
|
رشید هجری
|
رشید هجری
|
رشید هجری
|
رشید هجری
|
رشید هجری
|
رشید هجری
|
رشید هجری
|
امام سجاد (ع)
|
ابوخالد کابلی؛ یحیی بن ام طویل
|
ابوخالد کابلی؛ یحیی بن ام طویل
|
یحیی بن ام طویل؛ بنا بر قولی ابوخالد
|
یحیی بن ام طویل؛ بنا بر قولی ابوخالد
|
یحیی بن ام طویل
|
ابوخالد
|
یحیی بن ام طویل؛ ابوخالد
|
امام باقر (ع)
|
جابر جعفی
|
یحیی بن ام طویل؛ جابر جعفی
|
جابر جعفی
|
جابر جعفی
|
جابر جعفی
|
جابر جعفی
|
جابر جعفی
|
امام صادق (ع)
|
مفضل بن عمر
|
ابوالخطاب؛ مفضل بن عمر
|
مفضل بن عمر
|
مفضل بن عمر
|
محمد بن سنان
|
مفضل بن عمر
|
مفضل بن عمر
|
امام کاظم (ع)
|
محمد بن مفضل
|
مفضل بن عمر؛ محمد بن مفضل
|
محمد بن فضل (کذا)
|
محمد بن مفضل
|
مفضل بن عمر
|
محمد بن فضل (کذا)
|
بنا بر قولی مفضل بن عمر
|
امام رضا (ع)
|
محمد بن فرات
|
عمر بن فرات
|
عمر بن فرات
|
محمد بن فرات
|
محمد بن راشد
|
عمر بن فرات
|
ــــــــــ
|
امام جواد (ع)
|
عمر بن فرات
|
ـــــــــــــــــ
|
عثمان بن سعید
|
عمر بن فرات
|
عثمان بن سعید
|
عمر بن فرات
|
ـــــــــــــــ
|
امام هادی (ع)
|
عثمان بن سعید (برخی گفتهاند بننصیر)
|
محمد بن نصیر
|
عثمان بن سعید
|
عثمان بن سعید
|
محمد بن عثمان
|
عثمان بن سعید
|
عثمان بن سعید
|
امام عسکری (ع)
|
عثمان بن سعید
|
محمد بن نصیر
|
عثمان بن سعید
|
عثمان بن سعید؛ برخی گفتهاند محمد بن نصیر؛ اولی صحیحتر است
|
حسین بن روح
|
عثمان بن سعید
|
عثمان بن سعید
|
امام دوازدهم (ع)
|
عثمان بن سعید و سه وکیل عصر غیبت
|
غایب
|
؟؟؟
|
ـــــــــــ
|
ـــــــــــــ
|
عثمان بن سعید و غیره
|
عثمان بن سعید؛ محمد بن عثمان؛ حسین بن روح؛ علی بن محمد سمری
|
منابع
قرآن کریم.
ابن ابی الثلج (منسوب) (1410). تاریخ اهل البیت (ع)، تحقیق: محمدرضا حسینی جلالی، قم: مؤسسه آل البیت، چاپ اول.
ابن بابویه (صدوق)، محمد بن علی (۱۳۷۶). الامالی، تهران: کتابچی، چاپ ششم.
ابن بابویه (صدوق)، محمد بن علی (۱۳۷۸). عیون اخبار الرضا (ع)، تصحیح: مهدی لاجوردیزاده، تهران: نشر جهان، چاپ اول.
ابن بابویه (صدوق)، محمد بن علی (۱۳۹۵). کمال الدین و تمام النعمة، تحقیق: علیاکبر غفاری، تهران: اسلامیه.
ابن شهر آشوب مازندرانی، محمد بن علی (1379). مناقب آل ابی طالب، قم: علامه، چاپ اول.
ابن عقده، احمد بن محمد (۱۴۲۴). فضایل امیر المؤمنین، جمعه و رتبه و قدم له: عبدالرزاق محمد حسین، قم: دلیل ما، چاپ اول.
ابن غضایری، احمد بن حسین (1364). رجال، تحقیق: محمدرضا حسینی، قم: دار الحدیث، چاپ اول.
ابن همام اسکافی، محمد بن ابی بکر (منسوب) (1422). منتخب الانوار فی تاریخ الائمه الاطهار (ع)، تحقیق: علیرضا هزار، قم: دلیل ما، چاپ اول.
امام حسن عسکری (ع) (منسوب) (۱۴۰۹). تفسیر، تحقیق: مدرسه امام مهدی (ع)، قم: مدرسه امام مهدی (ع)، چاپ اول.
امین، سید حسن (۱۴۲۵). اسماعیلیون و مغول و خواجه نصیرالدین طوسی، ترجمه: مهدی زندیه، قم: مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت (ع)، چاپ اول.
انصاری، حسن (۱۳۷۲). «ابوالخطاب»، در: دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران: انتشارات مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج5، ص432-436.
انصاری، حسن (۱۳۷۹). «اصحاب اجماع»، در: دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران: انتشارات مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۹، ص104-۱۰۵.
برقی، احمد بن محمد بن خالد (1342). الطبقات (رجال برقی)، تحقیق: حسن مصطفوی، تهران: دانشگاه تهران، چاپ اول.
برقی، احمد بن محمد بن خالد (۱۳۷۱). المحاسن، تحقیق: محدث جلالالدین، قم: دار الکتب الاسلامیة، چاپ دوم.
جباری، محمدرضا (۱۳۸۲). سازمان وکالت و نقش آن در عصر ائمه (ع)، قم: مؤسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی، چاپ اول.
جبرئیلی، محمدصفر (۱۳۸۹). سیر تطور کلام شیعه؛ دفتر دوم از عصر غیبت تا خواجه نصیر طوسی، تهران: سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول.
جمعی از پژوهشگران (۱۳۹۵). جستارهایی در مدرسه کلامی قم، قم: دارالحدیث، چاپ اول.
حسین، جاسم محمد (۱۳۸۵). تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم (ع)، ترجمه: سید محمدتقی آیتاللهی، تهران: امیرکبیر، چاپ سوم.
حسینی طباطبایی، مصطفی (۱۳۷۵). «باب، سید علیمحمد شیرازی»، در: دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر: غلامعلی حداد عادل، تهران: بنیاد دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص11-۱۹.
حسینی، سید علیرضا؛ حمادی، عبدالرضا (۱۳۹۳). «جایگاه نقد محتوایی در اعتبارسنجی احادیث شیعه»، در: پژوهشهای قرآن و حدیث، س47، ش1، ص27-5۱.
خصیبی، حسین بن حمدان (۲۰۰۷). هدایة الکبری، تحقیق: ابو موسی و شیخ موسی، لبنان: دار لأجل المعرفة.
راوندی، قطب الدین (۱۴۰۹). الخرائج والجرائح، تحقیق: مدرسه امام مهدی، قم: مدرسه امام مهدی (ع)، چاپ اول.
زریاب خویی، عباس؛ طارمی، حسن (۱۳۷۵). «باب»، در: دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر: غلامعلی حداد عادل، تهران: بنیاد دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج1، ص10-12.
سجادی، صادق (۱۳۸۱). «بابیه»، در: دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، تهران: انتشارات مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص33-۳۷.
سلیمانی، جواد (1386). رازداران حریم اهل بیت (ع)، قم: انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، چاپ اول.
شبیری زنجانی، سید محمدجواد (۱۳۷۰ الف). «شیخ مفید و کتاب اختصاص»، در: نور علم، ش۴۰، ص60-۸۱.
شبیری زنجانی، سید محمدجواد (۱۳۷۰ ب). «شیخ مفید و کتاب اختصاص؛ قسمت آخر»، در: نور علم، ش۴۲، ص150-۱۷۳.
شهیدی، عبدالحسین؛ مشایخ فریدنی، محمدحسین (۱۳۷۱). «باب»، در: دائرةالمعارف تشیع، زیر نظر: احمد حاجسیدجوادی، کامران فانی، بهاءالدین خرمشاهی، تهران: مؤسسه تحقیقات و نشر معارف اهلالبیت (ع)، ج1، ص2-5.
صفار، محمد بنحسن (۱۴۰۴). بصائر الدرجات، تحقیق: محمد کوچهباغی، قم: مکتبة آیة الله المرعشی النجفی، چاپ دوم.
صفری فروشانی، نعمتالله (۱۳۸۴ الف). «حسین بن حمدان خصیبی و الهدایة»، در: طلوع، ش16، ص15-46.
صفری فروشانی، نعمتالله (۱۳۸۴ ب). «محمد بن جریر طبری آملی و دلایل الامامة»، در: علوم حدیث، س10، ش3-4، ص223-۲۴۰.
طبرسی، احمد بن علی (۱۴۰۳). الاحتجاج علی اهل اللجاج، تحقیق: محمدباقر خرسان، مشهد: نشر مرتضی، چاپ اول.
طبرسی، فضل بن حسن (۱۳۹۰). اعلام الوری باعلام الهدی، تهران: اسلامیة.
طبرسی، فضل بن حسن (۱۴۲۲). تاج الموالید، بیروت: دار القاری، الطبعة الاولی.
طبری، محمد بن جریر بن رستم صغیر (منسوب) (۱۴۱۳). دلائل الامامة، قم: بعثت.
طوسی، محمد بن حسن (۱۳۷۳). رجال، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم: مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجامعة المدرسین.
طوسی، محمد بن حسن (۱۴۰۹). اختیار معرفة الرجال، تحقیق: حسن مصطفوی، مشهد: مؤسسه نشر دانشگاه مشهد.
طوسی، محمد بن حسن (۱۴۱۱). کتاب الغیبة، قم: دار المعارف الاسلامیة، الطبعة الاولی.
طوسی، نصیرالدین (۱۳۶۳). روضة التسلیم، تصحیح: ایوانوف ولادیمیر آلکسی یویچ، تهران: جامی، چاپ اول.
عباس، احمد هاشم (1421). اصول الدین عند الشیعة العلویین، بیروت: دار المنتظر.
عثمان، هاشم (۱۹۹۴). هل العلویون الشیعة، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات.
قمی، علی بن ابراهیم (۱۴۰۴). تفسیر القمی، تحقیق: طیب موسوی جزائری، قم: دار الکتاب، چاپ سوم.
کفعمی، ابراهیم بن علی (۱۴۰۵). المصباح: جنة الامان الواقیة، قم: دار الرضی، چاپ دوم.
کلینی، محمد بن یعقوب (۱۴۰۷). الکافی، تحقیق: علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران: دار الکتب الاسلامیة.
لویس، برنارد (۱۳۷۵). «باب ۲»، در: دانشنامه جهان اسلام، زیر نظر: سید مصطفی میر سلیم، تهران: بنیاد دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ص12-۱۳.
مامقانی، عبدالله (بیتا). تنقیح المقال فی علم الرجال، بیجا: بینا.
مجلسی، محمد باقر (۱۴۰۳). بحار الانوار، تصحیح: جمعی از محققان، بیروت: دار احیاء التراث العربی، الطبعة الثانیة.
معصومی همدانی، حسین (۱۳۹۱). استاد بشر: پژوهشهایی در زندگی، روزگار، فلسفه و علم خواجه نصیرالدین طوسی، گردآورنده: محمدجواد انواری، تهران: مرکز پژوهشی میراث مکتوب، چاپ اول.
مفید، محمد بن محمد (۱۴۱۴). اوایل المقالات، تحقیق: ابراهیم انصاری، بیروت: دار المفید، الطبعة الثانیة.
مفید، محمد بن محمد (منسوب) (۱۴۱۳). الاختصاص، تحقیق: علیاکبر غفاری و محمود محرمی، قم: کنگره جهانی شیخ مفید، چاپ اول.
ملکمکان، حمید (۱۳۸۰). «خواجه نصیرالدین طوسی و اسماعیلیان»، در: هفتآسمان، ش۹ و ۱۰، ص94-1۲۰.
المنصف بن عبدالجلیل (۲۰۰۴). الفرقة الهاشمیة فی الاسلام، بیروت: دار المهدی الاسلامی، الطبعة الاولی.
نجاشی، احمد بن علی (۱۳۶۵). رجال النجاشی، قم: مؤسسة النشر الاسلامی التابعة لجامعة المدرسین بقم المشرفة.
نوبختی، حسن بن موسی (۱۴۰۴). فرق الشیعة، بیروت: دار الاضواء، الطبعة الثانیة.
هاشمی، سیده زینب؛ طباطبایی، سید کاظم؛ جلالی، مهدی (۱۳۹۴). «بازخوانی دیدگاه رجالشناسان متقدم و متأخر درباره مفضل بن عمر جعفی»، در: کتاب قیم، س5، ش۱۳، ص93-۱۱۶.
هلالی، سلیم بن قیس (منسوب) (۱۴۰۵). کتاب سلیم بن قیس، تحقیق: محمد انصاری زنجانی، قم: الهادی، چاپ اول.
پینوشتها
[1]. در سال ۱۳۹۲ جلسه نقد این کتاب با حضور جباری و سلیمانی و نقادی نگارنده در مجتمع آموزش عالی امام خمینی برگزار شد و طرفین دیدگاههای خود را مطرح کردند.
[2]. مقالهای در این باره در شمارهای از فصلنامه علمی- پژوهشی تاریخ اسلام منتشر خواهد شد.
[3]. در نسخهای که انتشارات البلاغ بیروت (۱۴۱۹) منتشر کرد این بخش محذوف بود، اما نسخه انتشارات دار لأجل المعرفة (۲۰۰۷) بیروت و انتشارات اعلمی (2011) بیروت این بخش را دارد.
[4]. علم منایا یعنی آگاهیداشتن از مرگ و میر و کیفیت و مکان مرگ هر شخص؛ علم بلایا یعنی آگاهیداشتن از بلاهایی که افراد یا جوامع به آنها مبتلا میشوند و علم فصلالخطاب یعنی قدرت و علم داوری به حق و فیصلهدادن بین حق و باطل (نک.: سلیمانی، ۱۳۸۶: ۱۲۱).
[5]. ابوالخطاب از اصحاب امام صادق (ع) بود (برقی، ۱۳۴۲: ۲۰) که راه غلو در پیش گرفت (طوسی، ۱۳۷۳: ۲۹۶). او را بنیانگذار فرقه غالی خطابیه میدانند (نوبختی، ۱۴۰۴: ۴۲) که ائمه (ع) لعنش کردهاند (نک.: طوسی، ۱۴۰۹: ۳۰۸-۲۹۰؛ برای مطالعه بیشتر درباره ابوالخطاب نک.: انصاری، ۱۳۷۲: ۵/۴۳۶-۴۳۲ ذیل «ابوالخطاب»).
[6]. این منتخب بر اساس تکنسخهای که از آن باقی مانده با تحقیق علیرضا هزار و به همت نشر دلیل ما در قم منتشر شده است.
منبع: فصلنامه علمی پژوهشی شیعه پژوهی شماره ۶