در گفتگوی اختصاصی با دکتر حسین عبدالمحمدی مطرح شد:
جریان استشراق و ریشه های تاریخی اهانت به ساحت مقدس پیامبر اکرم حضرت محمد(صلی الله علیه و آله)
اشاره: اهانت اخیر رییس جمهور فرانسه به ساحت مقدس رسول خدا (صلی الله علیه و آله) وجریان اسلام ستیزی دنیای غرب، بهانه ای شد تا در این مورد گفت و گویی را با حجت الاسلام و المسلمین دکترحسین عبدالمحمدی عضو هیئت علمی جامعه المصطفی العالمیه و مدیر گروه تاریخ اهل بیت داشته باشیم. ایشان دارای آثار ارزشمندی در حوزه اسلام و مستشرقان نظیر کتاب: «مستشرقان و پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله)»، ترجمه و توضیح کتاب: «تأثیر اسلام بر اروپای قرون وسطی» و مقالاتی نظیر: «نقد و بررسی دیدگاه مستشرقان درباره اهداف غزوات و سرایای پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از منظر اسناد تاریخی» و «نقدی بر دیدگاه مستشرقان درباره نقش جهاد در گسترش اسلام در عصر پیامبر اکر(صلی الله علیه و آله)» می باشد.
سخن تاریخ: با تشکر از جنابعالی که در این گفت وگو شرکت کردید، همان گونه که مستحضرید در روزهای اخیر اهانت رییس جمهور فرانسه به ساحت مقدس رسول خدا(صلی الله علیه و آله) خشم میلیون ها انسان آزاده اعم از مسلمان و غیر مسلمان را موجب شده است. به اعتقاد شما علت این موضعگیری عالی ترین مقام کشور فرانسه چیست؟
دکتر عبدالمحمدی: بسم الله الرحمن الرحیم. بنده در ابتدا لازم می دانم که از مسئولیت پذیری وموقعیت شناسی سایت سخن تاریخ تشکر کنم. از اینکه پیگیر یکی از مهم ترین رویدادهای روز دنیای اسلام هستید، از شما تشکر می کنم. در پاسخ به پرسش شما باید بگویم که اهانت و حمایت رییس جمهور فرانسه از توهین کننده به ساحت نورانی خاتم النبیین(صلی الله علیه و آله)، اهانت یک فرد نیست بلکه یک جریان است که کینه دیرینه نسبت به اسلام وپیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) دارد. آقای مکرون نماینده جریانی است که از دیرباز با اسلام دشمنی داشته است. او اکنون به مثابه آلت دست این جریان به میدان آمده است. نقش اصلی را دست های پشت پرده یعنی جریان صهیونیسم جهانی ایفاء می کند.
سخن تاریخ: چرا رییس جمهور فرانسه اینگونه بی محابا مرتکب این اقدام نابخشودنی شده است؟
دکتر عبدالمحمدی: متاسفانه کشور فرانسه کارنامه سیاهی در اهانت به مقدسات دینی دارد و این برای کشوری که ادعای دموکراسی دارد، بسیار زشت و ناپسند است. همان گونه که احتمالا در جریان هستید مجله فكاهي «شارلي ابدو» چاپ پاریس نیز در چندین نوبت با درج کاریکاتورهای توهین آمیز درباره پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) بر کارنامه سیاه اسلام ستیزی فرانسوی ها، برگ سیاه دیگری را افزوده است. واقعا مشخص نیست که چرا آقای مکرون اینگونه بی محابا به میدان قداست شکنی به مقدسات مسلمانان آمده است، اما هرچه است آتشی که او برافروخته دیر یا زود دامن او و مدعیان آزادی بیان و حقوق بشر غربی را در بر خواهد گرفت.
سخن تاریخ: جنابعالی از معدود افراد حاضر در حوزه علمیه هستید که مطالعات تخصصی را پیرامون جریان استشراق داشته و در این زمینه آثار ارزشمندی را منتشر کرده اید. اگر بخواهیم از این زاویه به موضوع مورد بحث بپردازیم،باید به صورت ریشه ای جریان اهانت اخیر را مورد تحلیل قرار دهیم. نظر جنابعالی در این زمینه چیست؟
دکتر عبدالمحمدی: به نکته بسیار خوبی اشاره کرده اید. شخصیت و زندگی حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) به عنوان پیامآور دین اسلام و شخصیتی که منشأ تحولات بسیار بزرگی در عالم بشریت بوده، همواره مورد توجه نویسندگان و محققان قرار داشته است. آثاری که در طول تاریخ اسلام درباره آن حضرت پدید آمده، درباره کمتر کسی پدید آمده است. نویسندگان و محققان غربی نیز از قرون نخستین اسلامی، شخصیت و زندگی پیامبرخاتم(صلی الله علیه و آله) را مورد مطالعه قرار داده و آثار زیادی درباره او پدید آوردهاند. جریان استشراق و اسلام شناسی خاورشناسان در طول تاریخ، تحولات زیادی را از سر گذرانده است؛ و به راحتی نميتوان حکم کلی درباره آنان صادر کرد؛ امّا آنچه در تمام دورهها به وضوح ميتوان مشاهده کرد، رویکرد تحریف و کتمان حقایق اسلام و تاریخ اسلام است. گواه این مدّعا این است که در بین آثار فراوانی که مستشرقان درباره اسلام و پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) پدید آوردهاند کمتر اثری را ميتوان یافت که اشکالات اساسی روشی و محتوایی نداشته باشد.
سخن تاریخ: آیا مطالعات غربی ها در باره پیامبر خاتم(صلی الله علیه و آله) سیر تاریخی خاصی دارد؟
دکتر عبدالمحمدی: بله! محققان براساس نوع رویکرد مستشرقان به سیره نبوی، آن را به چهار دوره تقسیم کرده اند. البته باید توجه داشت که در هر دوره ای افرادی بودهاند که بر خلاف دیگران، با رویکرد خاص خود به حقایق نگاه کرده اند. آنچه این جا مطرح ميشود رویکرد غالب افراد است.
سخن تاریخ: آیااین دوره ها را نام می برید؟
دکتر عبدالمحمدی: دورههای چهارگانه عبارتند از:
1. دوره اول در مطالعات خاور پژوهان درسیره نبوی، سنت ردّیه نویسی مسیحیت بر اسلام است. این دوره که تا قرن هیجدهم ادامه دارد، راهبان مسیحی به جای فهم اسلام و قرآن، آن را براساس عقاید خود و آرای کلامی مسیحیت بررسی کردهاند. همچنین مطالبی که در این ردّیه درباره اسلام و پیامبر آمده، غالباً نادرست و مبتنی بر فهم عموماً کینهتوزانه از اسلام، و شاهد بدفهمیهای بسیار شگفت از متون اسلامی است.
2. دوره دوم مطالعات سیره؛ تغییر آرام از سنت ردّیهنوسی به شرححالنگاری رسول خدا(صلی الله علیه و آله) میباشد. از اواخر قرن هجدهم به دلیل سیطره کمتر آبای کلیسا و توجه بیشتر به منابع اسلامی و در اختیار قرار گرفتن متون اصلی سیره و تلاش برای تصحیح و نشر آنها، در اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم، موضع نسبتاً معتدلتری در مطالعات سیره پدید آمد گرچه همان نگان خصمانه و کینهتوزانه توسط برخی از مستشرقان دنبال شده است.
3. دوره سوم در مطالعات سیره، از اوایل قرن بیستم آغاز شد. در این دوره، نشر و چاپ متون متعدد اسلامی و به کارگیری روشهای علمی، موجب تألیف آثار و تحقیقات فراوانی شد که نسبت به دوره های قبل آثار بهتر و منصفانه تری تدوین گردیده است.
4. دوره چهارم را رویکرد شکاکانه در مطالعات سیره نام نهادهاند. معضلی که در دهههای اول قرن بیستم آرام آرام سایه سنگین خود را بر مطالعات اسلامی و سیره نبوی افکند. و بحث وثاقت متون اسلامی و چرایی پذیرش وثاقت آنها را زیر سوال برد. این مسأله با ایگانس گلدتسیهر (1921 ـ 1850) خاورشناس مشهور مجاری، آغاز شد. وی در اثر مهم خود با عنوان مطالعاتی درباره مسلمانان که متن آن به زبان آلمانی در 1889 و 1890 منتشر شد. این فرضیه رامطرح کرد که متون اسلامی اساساً شکل گرفته در یک روند تاریخی هستند و در کوران مجادلات و منازعات دینی و سیاسی قرن اول و دوم شکل گرفتهاند و برای بررسی حوادث صدر اسلام کاملاً بیاعتبار هستند. متأثر از همین آراء کتاب های زیادی نوشته شده است.
بدون تردید این رویکرد شکاکانه به تاریخ و متون اسلامی از مکتب نسبی گرایی و شکاکیت که از جلوههای مکتب لیبرالیسم است متاثر بوده است.
سخن تاریخ: آیا در این مورد، مطالعه کتاب خاصی را توصیه می کنید؟
دکتر عبدالمحمدی: اگر کسی بخواهد آثاری که در هر دوره در باره پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) در غرب نوشته شده آگاهی پیدا کند سفارش می کنم کتاب محمد (صلی الله علیه و آله) در اروپا تالیف خانم مینو صمیمی را مطالعه کند.
سخن تاریخ: از میان فرمایشات جنابعالی این پرسش مهم به ذهن می رسد که اصولا چرا غربی ها این همه دغدغه نسبت به مطالعه زندگی حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) دارند؟ به نظر شما اهداف آنان در این مورد چیست؟
دکتر عبدالمحمدی: درباره اهداف و مقاصد خاورشناسان از شرق شناسی، دیدگاههای متفاوتی ابراز شده است. برخی بر مقاصد تبشیری آنان پای فشرده و گروهی آنان را در پی اهداف و اغراض استعماری دانسته و جمعی دیگر، اهداف علمی را محرّک اصلی مطالعات آنان بیان کردند. امّا نباید تردید داشت که انگیزه اصلی مستشرقان در اسلام شناسی شناخت اسلام برای نفوذ در بین مسلمانان و ردّ اسلام بوده است. زیرا مسأله مبارزه با اسلام به عنوان تنها دینی که اندیشه اصلاح جهان را دارد و رقیب مسیحیت به شمار ميرود، همواره در دستور کار دستگاه سياسي غرب و فرمانروايان كليسا بوده است. اسلام شناسی غربیها نیز در همین راستا انجام گرفته است. و نخستین آثاری که درباره اسلام و پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) نوشته شده توسط ارباب کلیسا و با هدف رد اسلام بوده است. در عصر حاضر نیز ارباب کلیسا و قدرتهای سیاسی حاکم بر غرب، به خاطر منافعی که در جهان اسلام دارند و برای جلوگیری از نفوذ اسلام در غرب، اسلام شناسی را مورد توجه خاصی قرار دادند. مخصوصاً با پيروزي انقلاب اسلامي در ایران و تجديد حيات اسلام ناب محمدی(صلی الله علیه و آله) و به چالش كشيده شدن فرهنگ ليبراليسم، صاحبان قدرت و ثروت در غرب، برای مبارزه با اسلام مسأله اسلام شناسی را بیش از پیش گسترش دادند. و مراکز تحقیقاتی متعددی را به این منظور تاسیس کردند.
سخن تاریخ: آیا اين مبارزه از سر ناآگاهي بوده است؟
دکتر عبدالمحمدی: خیر! اين مبارزه از سر ناآگاهي نبوده و نيست، آنان به خوبي اهميت اسلام و برتري آن نسبت به اديان و مكاتب را درك كرده و عظمت پيامبر خاتم(صلی الله علیه و آله) را ميشناسند، امّا خودخواهيها و دنياطلبيها، مانع پذيرش حق توسط ايشان است. همانطور كه عده ای از پيشينيان آنان در حالي كه پيامبر(صلی الله علیه و آله) را به خوبی ميشناختند به او ايمان نياوردند. و بر خلاف عهدی که با پیامبر اکرم داشتند در جنگ احزاب با مشرکان مکه بر ضد مسلمانان هم پیمان شدند و زمینه جنگهای متعدد را پدید آوردند. البته اين بدين معنا نيست كه همهي انديشمندان غربي با تعصب و دشمني به اسلام و زندگي پيامبر(صلی الله علیه و آله) پرداختهاند؛ بلكه در بين آنان انسانهاي منصف و حقجو، در طول تاریخ، وجود داشته است كه حساب آنان را بايد از جریان كلي که بر استشراق حاکم است جدا كرد. اين دانشمندان با آنكه غربي و غیر مسلمان بودهاند و به خاطر محدوديت هايي كه دارند ممكن است دچار لغزش و خطا شده باشند، امّا در بسياري از موارد از اسلام و پيامبراعظم(صلی الله علیه و آله) به عظمت یاد كردهاند. چنانکه قرآن کریم از عده ای از اهل کتاب در عصر پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) یاد کرده است که حق پذیر بودند و به پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله) ایمان آوردند.
سخن تاریخ: به نظر جنابعالی محدودیت های غربی ها در فهم اسلام و شخصیت پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) چگونه است؟
دکتر عبدالمحمدی:خاورشناسان از طرفی به خاطر محدودیتهای سیاسی و فرهنگی که دارند، از درک بسیاری از حقایق اسلام عاجزند. و از طرف دیگر در منابع تاریخی و روایی مسلمانان مطالب نادرستی وجود دارد که نیازمند نقد و بررسی است. امّا مستشرقان توانایی لازم در نقد منابع و بررسی رجال و درایه احادیث و گزارشهای تاریخی را ندارند؛ به همین جهت نتایج تحقیقات آنان در اکثر موارد با نتایجی که محققان مسلمان به دست آوردهاند متفاوت است. و به همین دلیل تحقیقات مستشرقان درباره اسلام و معارف اسلامی در اکثر موارد چیزی جز ایجاد تردید و القای شبهه برای جوامع اسلامی به ارمغان نیاورده است. حتی گاهی دیده ميشود محققانی از جهان اسلام تحت تأثیر افکار مستشرقان، قرار گرفته و مسایل قطعی و مستند به برهان عقلی و نقل متواتر اسلامی را زیر سوال ميبرند. گواه دیگر در ناتوانی مستشرقان در نقد و تحلیل درست حوادث و تاریخ زندگی پیامبر اختلافات فاحش در دیدگاههای آنان است. برخی از آنان پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را در حدّ برترین پیامبران مورد ستایش قرار دادند. و برخی دیگر، آن حضرت را از یک انسان معمولی نیز پایین تر آوردند.
سخن تاریخ: با توجه به نکاتی که اشاره کردید، آیا نباید در نقد آثار مستشرقان تلاش بیشتری خرج کرد؟
دکتر عبدالمحمدی: بله! دقیقا همین طور است. با توجه به آنچه در باره جریان استشراق مطرح شد ضرورت دارد محققان ارجمند و مترجمان گرامی در نشر آثاری که غربی ها در باره اسلام و پیامبر خاتم حضرت محمد(صلی الله علیه و آله) نوشته اند دقت لازم مبذول کنند و بدون مشورت با متخصصان علوم اسلامی آثار آنان را ترجمه و نشر ندهند.
سخن تاریخ: به عنوان آخرین پرسش، نظرتان را در مورد نقش جامعه المصطفی در دفاع از حریم مقدس اهل بیت(علیهم السلام) خصوصا پیامبر رحمت(صلی الله علیه و آله) بیان کنید.
دکتر عبدالمحمدی: جامعه المصطفی العالمیه به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای دینی و علمی دنیا، وظیفه حفظ و حراست از حریم آل الله (علیهم السلام) و ترویج معارف حقه الهی و نبوی را دارد همان گونه که تا به امروز نیز این مسئولیت را به خوبی ایفاء کرده است. اولین وظیفه طلاب این نهاد مقدس این است که با تمام وجود درس بخوانند و خود را به علوم اسلامی به خوبی مجهز کنند و به تعبیر رهبر معظم انقلاب اسلامی(حفظه الله) تا بن دندان خود را به معارف اسلامی مجهز کنند. وجود فارغ التحصیلانی عالم و متدین از اقصی نقاط جهان، جامعه المصطفی را به مرکز دفاع از دین و حریم اهل بیت(علیهم السلام) در سطح دنیا تبدیل کرده است و این کمترین توقعی است که از این نهاد می رود. وظیفه دوم طلاب نیز این است که بعد از تجهیز خود به علوم و معارف دینی، این علوم را در خدمت مکتب اهل بیت(علیهم السلام) در بیاورند و به شبهه افکنی ها، اهانت ها و سوالات مغرضانه و یا غیرمغرضانه، پاسخ عالمانه و حکیمانه بدهند. البته تاکنون بحمدالله این گونه بوده و از این پس نیز ان شاء الله به همین گونه خواهد بود.
سخن تاریخ: از جنابعالی که در این گفت و گو شرکت کرده اید، تشکر می کنیم.
دکتر عبدالمحمدی: بنده هم از دغدغه مندی سایت سخن تاریخ تشکر و قدردانی می کنم.