عنوان مقاله: فرانقش هدایتگری و سیره ی اجتماعی حضرت فاطمه سلام الله علیها - قسمت اول
نویسنده: حجت الاسلام محسن الویری
چكیده
سیره ی اجتماعی فاطمه (سلام الله علیها) را بر اساس تعامل بین شبكه ی ارتباطات اجتماعی آن حضرت و مولفه های موثر بر منزلت ایشان، به دست آورد. منزلت ایشان از سه خاستگاه متاثربود:نخست برخورداری از سرشتی پاك، دیگری وابستگی به خانواده ای پاك و برگزیده و سوم شهروندی جامعه ی اسلامی. شبكه ی ارتباطات اجتماعی فاطمه (سلام الله علیها) را نیز خانواده، خویشاوندان، خواص صحابه ی پیامبر (صلی الله علیه و آله) و صاحب نفوذان مدینه، زنان مدینه، مراجعه كنندگان برای تقاضاهای مالی یا علمی و سرانجام توده ی مردم تشكیل می داد.
هدایتگری به مثابه ی یك فرانقش همه ی نقش ها و ابعاد سیره ی اجتماعی فاطمه (سلام الله علیها) را زیر مجموعه ی خود قرار می دهد. در این مقاله، بخشی از یافته های مربوط به سیره ی اجتماعی فاطمه (سلام الله علیها) را با محوریت ارائه ی الگوی زیستی همسان با توده ی مردم و معطوف به فرانقش هدایتگری به عنوان درآمدی بر شناخت سیره ی اجتماعی آن بانوی بزرگوار، مورد بررسی قرار گرفته است.
كلید واژه ها:حضرت زهرا (سلام الله علیها) ، سیره ی اجتماعی، الگوی زیست، هدایت گری، نقش اجتماعی، منزلت اجتماعی.
مقدمه
تحلیل و بازشناسی اندیشه و زندگی بزرگان یك جامعه یك جامعه از طریق تفكیك سیره ی آنها به سیره ی اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و عبادی و اخلاقی و تربیتی و مانند آن، روشی است مرسوم ، ولی با توجه به درهم تنیدگی این ابعاد با یكدیگر، كارآمدی آن، محل تردید است؛ به ویژه آنگاه كه سخن از برگزیدگان یك جامعه ی دینی به میان است كه وجهی آسمانی و قدسی هم به نام عصمت دارند، دشوارتر می توان به این روش اعتماد كرد.
راز این دشواری در آن است كه رفتار معصومان (علیهم السلام) همزمان دارای دلالت ها و كاركردهای مختلف سیاسی و فرهنگی و اجتماعی و مانند آن است و قرار دادن آن ذیل یكی از این دسته ها، فرو كاستن یك واقعیت به جزئی از واقعیت است. تقسیم بندی شئون جامعه و نیز وجه رفتارهای یك فرد به امور اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و نظامی، یك تقسیم بندی غیربومی است كه معمولاً در برنامه ریزی های خرد و كلان جامعه ی ما هم مبنای عمل قرار می گیرد و مادام كه روشی جایگزین برای مقوله بندی شئون اجتماعی پیشنهاد و پذیرفته نشود، گریزی از آن نیست.
برای شناخت سیره ی معصومان (علیهم السلام) هم به ناچار از همین روش استفاده می شود و رواج تعابیری همچون سیره ی اجتماعی و سیره ی فرهنگی معصومان (علیهم السلام) چنین خاستگاهی دارد. در این روش ابتدا باید یكی از تعاریف مربوط به این مقوله ها را برگزید و سپس براساس آن تعریف، داده های مربوط به رفتار و منش و اندیشه ی معصوم (علیه السلام) را گزینش كرد.
"اجتماع" و"اجتماعی"
برای بررسی سیره ی اجتماعی معصومان (علیهم السلام) انتظار، طبق رویه، ابتدا تعریف اجتماع است. از نظر جامعه شناسان اجتماع (Community) یك ساخت اجتماعی است كه محل سكنا و فعالیت های افراد را در فضای فیزیكی سامان می بخشد و جامعه (Society) ساختی است كه دربردارنده ی همه ی ساخت های دیگر (گروه ها، سازمان ها، نهادها، رده ها ودسته ها و قشربندی) بوده، یك جمعیت را سازمان می دهد و برای ساخت های مذكور در فضای جغرافیایی و رابطه با دیگر جوامع، مقررات سیاسی فراهم می آورد (ترنر، 1378، ص121) ، ولی به نظر می رسد واكاوی تعاریف گونا گون اجتماع تا رسیدن به تعریفی كه در این نوشتار مبنا قرار گرفته است، كاری است كم هوده و بیرون از چارچوب مقاله، ولی آگاهی از مرزهایی كه مقاله در قلمرو آن نگاشته شده، ایجاب می كند تنها به این نكته تنبه داده شود كه در این نوشتار امور اجتماعی به مثابه بخش هایی از امور جامعه قلمداد شده است كه ذیل اقتصاد و سیاست و فرهنگ و امنیت قرار نمی گیرد؛ مانند تعاون و مددكاری و نظارت اجتماعی (1) و البته آنچه اصطلاحاًت "سبك زندگی"خوانده می شود نیز مدنظر بوده است. شاید گسترده تر بودن دامنه ی دلالت واژه ی"اجتماعی"- به عنوان صفت- در مقایسه با واژه ی "اجتماع"- به عنوان اسم- در عرف فارسی زبانان توجیه كننده ی این تصمیم باشد.
مولفه های موثر بر سیره ی اجتماعی
درباره ی واژه ی سیره هم كه به مفهوم لغوی، گونه ای از سیركردن است، تنها می توان به برداشتی كه مبنای نگارش مقاله قرار گرفته تذكر داد و باید بررسی تفصیلی را به مجالی دیگر وا نهاد. در یك جمع بندی كلی، اگر سیره به مفهوم مجموعه رفتارهای تابع یك منطق درك و كشف باشد، می توان در رویكردی جامعه شناسی تابع یك منطق درك و كشف باشد، می توان در رویكردی جامعه شناختی آن را برابر با یا نزدیك به نقش و نقش آفرینی ها دانست.
این مجموعه رفتارها و به عبارتی دیگر این نقش ها و نقش آفرینی ها اگر در حیطه ی فرهنگ باشد، سیره ی فرهنگی و اگر در حیطه ی مسائل اجتماعی باشد، سیره ی اجتماعی خوانده می شود و به همین ترتیب برای حیطه های مختلف می توان سیره ای متناسب در نظر گرفت. با این فرض، مفهوم نقش با مفاهیم متعددی چون عادت، رفتار، موقعیت، كنش متقابل، الگوی اجتماعی، وكاركرد و شخصیت پیوند دارد، اما دو مؤلفه اصلی مؤثر بر نقش آفرینی كه دربردارنده ی بسیاری از عناوین دیگر هم هست، یكی منزلت اجتماعی فرد است و دیگری نوع حضور فرد در شبكه های مختلف ارتباطی (سوان، 1382، ص35-46) كه حسب آن دو، نقش افراد با یكدیگر تفاوت می كند.
منزلت كه به آن موقعیت هم گفته اند (آزاد ارمكی، 1381، ص323) جایگاهی است كه فرد درآن قرار دارد و پایگاهی است كه بدان وابسته است (انصاری و ادیبی، 1383، ص204/ كوزر و روزنبرگ، 1378، ص293-321) . هر فرد به یك یا چند منزلت تعلق دارد و بر اساس ویژگی های فردی و شخصیت خود و دركی كه از موقعیت خود و نیازهای اجتماعی دارد و بر اساس انتظاراتی كه دیگران از آن موقعیت دارند، به برداشت هایی می رسد كه منشا رفتارهای اوست (آزاد ارمكی، 1381، ص323/ ترنز، 1378، ص101-102/ سوان، 1382، ص51) .
البته این دو در یك محیط اجتماعی مانند خانواده، گروه های غیر رسمی، گروه های رسمی، مدرسه وسازمان ها كه به آن یك متن فرهنگی یا شبكه ی ارتباطی هم گفته می شود، اتفاق می افتد كه از آن باید به عنوان سوم مؤثر در رفتارها نام برد، زیرا ساختارهای اجتماعی هم خواسته ها و بایستگی های خود را بر نقش تحمیل می كنند (ترنر، 1378، ص101- 102و110/ انصاری و ادیبی، 1383، ص245/آزاد ارمكی، 1381، ص323 /كوزر و روزنبرگ، 1378، ص270-271) . اینكه جنبه ی پویای منزلت را نقش خوانده اند (انصاری و ادیبی، 1383، ص204) به این دلیل است كه منزلت جنبه ی ایستا دارد، ولی نقش كه وابسته به آن است، از عوامل دیگری مانند شخصیت فردی و متن فرهنگی هم اثر می پذیرد. هنگامی كه فرد بر اساس حقوق و وظایف برآمده از منزلت خود در یك شبكه ی اجتماعی دست به رفتارهایی می زند، به ایفای نقش خود پرداخته است (همان) .
منزلت های فاطمه (سلام الله علیها)
بازشناسی انتظارات جامعه ی اسلامی از منزلت هایی كه حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به آن وابسته بود را باید در فرصتی دیگر به بررسی نشست، ولی برای شناخت سیره ی اجتماعی حضرت، ناگزیر باید منزلت اجتماعی ایشان و شبكه ارتباطی اجتماعی كه در آن حضور داشتند را بازشناخت. به نظر می رسد كه اگر همه ی منزلت های حضرت فاطمه (سلام الله علیها) یك جا در نظر گرفته شود، پس از درهم كرد منزلت های قابل ادغام و وزن دهی آنها، سه منزلت اجتماعی زیر به عنوان اصلی ترین منزلت های نقش آفرین در سیره ی اجتماعی حضرت فاطمه (سلام الله علیها) قابل تمییز است:
-برخورداری از سرشت پاك؛
-تعلق به خاندانی برگزیده؛
-شهروندی جامعه ی اسلامی.
منزلت (2) نخست حضرت فاطمه (سلام الله علیها) برخورداری از سرشت پاك است. بر اساس مفاد سی و سومین آیه ی سوره ی سی و سوم قرآن، خداوند هر نوع آلودگی را از خاندانی كه با هر تفسیری از آیه، فاطمه جزو آن است، دور كرده، آنان را پاك قرار داده است (احزاب:33) متكلمان شیعه به روشنی اثبات كرده اند كه این پاكی همسان و یا ملزوم مفهوم عصمت است. (3) منزلت دوم فاطمه (سلام الله علیها) وابستگی به و برآمدن از خاندانی برگزیده است.
او دخت پیامبر (صلی الله علیه و آله) و مادر حسن وحسین بود. پیامبر (صلی الله علیه و آله) افزون بر پیامبری، ریاست جامعه ی نوپای اسلامی را هم برعهده داشت و امیرالمومنین علی (علیه السلام) هم در كنار مقام والای معنوی و علمی خود كه در جامعه ی آن روز قدرناشناخته بود، به عنوان وزیر و دستیار نزدیك پیامبر از موقعیتی بی همتا و موثر در مدیریت جامعه ی اسلامی برخوردار بود.
فاطمه (سلام الله علیها) وابستگی خود را به این خاندان بصورت های مختلف گوشزد كرده است. در خطبه ی فدكیه ی خود یك بار در بخش های نخستین آن به معرفی پیامبر پرداخته است (4) و بار دیگر در میانه ی خطبه (5) و بارها نیز در خلال خطبه با الفاظی لبریز از عاطفه و واژگانی مشك بیز پاك، از پدر خویش یاد كرده است و در همه جا بر پیوند فرزندی خود با او، با بهره گیری از دلنشین ترین آرایه های سخنوری، پای فشرده است. جز این خطبه، نمونه های دیگری نیز گواه این سخن می توان یافت (شیخ الاسلامی، 1377، ص553، مدخل های مرتبط) ؛ همچنین از او 23 روایت كوتاه و بلند در فضیلت شویش نقل شده است (همان، باب 27، ص347-377) ؛ به علاوه گزارش های متعددی هم از عاطفه ی او نسبت به پدر و همسرش دردست است (درباره ی پیامبر ر. ك. به:اصفهانی، [بی تا]ج2، ص30، ح د415/ و درباره علی (علیه السلام) ر. ك. به: مفید"ب" 1413، ص63/صدوق، 1362، ص93و95) .
دو عضو پرآوازه ی دیگر خاندانی كه فاطمه بدان وابسته بود، دو پسر او حسن و حسین هستند. گرچه فاطمه در حالی از این دنیا رفت كه فرزندانش خردسال بودند، ولی سخنان محبت آمیز پیامبر درباره این دو و قدری كه برای آنها می نهاد، از همان اون جایگاه بلند آنها را گوشزد می كرد. این منزلت هم در سیره ی اجتماعی حضرت نقش آفرین بود.
منزلت سوم فاطمه (سلام الله علیها) شهروندی جامعه ی نوپای اسلام بود؛ در عبارتی ساده، شهروندی یعنی همكاری میان افراد برای اداره ی زندگی خود. این مفهوم علاوه بر اینكه به حقوق افراد اشاره دارد، دربردارنده ی وظایف و تعهدات هم هست (فالكس، 1381، ص9) و بر همین اساس، كاركرد اصلی شهروندی عبارت است از:اداره ی جامعه طبق اصول احترم به حقوق دیگران و تعهد به ایفای نقش در حفظ نهادهای مشتركی كه این حقوق را پایدار می دارند (همان، ص210-211) نكته ی قابل توجه درباره ی شهروندی این است كه در آن دو عنصر فردگرایی و جمع گرایی در كنار هم مورد توجه قرار می گیرد (همان، ص9) گرچه برخی تمایل دارند شهروندی را به مفهومی ناسازگاری با سلطه تفسیر كنند (همان، ص113) ولی دل خوش داشتن به این برداشت، آسان نیست. بی تردید بازخوانی مفهوم شهروندی در روزگار نخستین اسلامی، رهین واكاوی های بسیار، از جمله پژوهش در تحولات نظام
تعهدات و حقوق اجتماعی جدیدی است كه به تدریج در جامعه ی نوپای اسلامی ریشه می دواند. ولی پیش از صورت بستن چنین پژوهشی، این مقدار را می توان با اطمینان اظهار داشت كه سازگاری و ناسازگاری شهروند جامعه ی اسلامی با سلطه به همسویی و ناهمسویی سلطه با آرمان های جامعه ی اسلامی بستگی دارد.
فاطمه (سلام الله علیها) دلبسته ی آرمان های جامعه ی نوپای اسلامی بود و به عنوان شهروند این جامعه، گرچه از برخی حقوق خود چشم پوشید، به همه ی تعهدات خود به شایستگی عمل كرد، لذا منزلت سوم آن بانو را باید در شهروندی جامعه اسلامی سراغ گرفت.
شبكه های اجتماعی فاطمه (سلام الله علیها)
رفتارهای اجتماعی فاطمه (سلام الله علیها) در شبكه های مختلفی بروز می یافت كه با مروری بر زندگی حضرت، مهم ترین آنها را می توان به صورت زیر نام برد: شبكه ی اعضای خانواده، شبكه ی زنان مدینه ، شبكه ی صاحب نفوذان مدینه ، شبكه ی خواص پیروان پیامبر (صلی الله علیه و آله) ، شبكه ی پیوندهای غیر مستقیم كه شامل فقرا و مراجعه كنندگان است و شبكه ی توده ی مردم.
نفس حضور اجتماعی و فرهنگی فاطمه (سلام الله علیها) با وجود مسئولیتهای خانوادگی، آن هم در جامعه ای كه تا پیش از آن، زن شهروند درجه ی دو به حساب می آمد، اقدامی در مسیر اصلاح نگاه مردم به نقش و وظایف اجتماعی زنان به حساب می آید؛ به همین دلیل در رویارویی با حدیثی كه از فاطمه (سلام الله علیها) به این مضمون نقل شده است كه "برای زنان بهتر آن است كه مردان را نبینند و مردان آنها را نبینند" (حر عاملی، 1409ق، ج20، ص 232) ، برخی ان را مرسل وفاقد دلالت بر لزوم شمرده اند (الخوئی ، 1409ق، ج32، ص41) برخی دیگر آن را مربوط و منحصر به حالت اختلاط بین زن و مرد دانسته اند (فضل الله، 1421ق، ص225)
مدل پیشنهادی شناخت سیره ی اجتماعی فاطمه (سلام الله علیها)
با توجه به اینكه فاطمه (سلام الله علیها) بر اساس منزلت خود در یكی از شبكه های ارتباطی پیش گفته به ایفای نقش می پرداخت، شاید بتوان مدل زیر را به عنوان مدلی برای استخراج و شناخت سیره ی اجتماعی ایشان پیشنهاد كرد:

با بهره گیری از این مدل، برای شناخت سیره ی اجتماعی فاطمه (سلام الله علیها) باید آن دسته از داده های تاریخی مربوط به ایشان را كه مصداقی برای محل تلاقی سطرها و ستون های ماتریس بالا باشد، استخراج و دسته بندی كرد. این مدل برای شناخت سیره ی اجتماعی دیگر معصومان هم می تواند بكار آید و البته متناسب با شرایط زندگی معصومان (علیهم السلام) باید تغییراتی جزئی در آن داد. تذكار این نكته هم هر چند روشن است لازم به نظر می آید كه این مدل تنها برای شناسایی و استخراج اولیه ی داده هایی كه حسب تعاریف ما اجتماعی خوانده می شوند، بكار می آید و تنها می تواند مصادیق سیره ی اجتماعی را به صورت روشمند شناسایی كند، ولی این مصادیق خود می توانند در قالب های مختلف و با معیارهای گوناگون دسته بندی و هویت بخشی شوند. معیار این دسته بندی می تواند مسائلی همچون فراوانی نمونه ها، اهداف، روش ها، اهمیت و مانند آن باشد.
پی نوشت ها :
1. این تعریف متناسب با ساختار نظام برنامه ریزی در كشور ماست. كه البته ریشه در غرب دارد و برنامه های توسعه و بودجه های سالانه كشور بر اساس آن تنظیم می شود. در حد بررسی من، منطق این تقسیم بندی در منابع مكتوب مورد بررسی قرار نگرفته است ، ولی قولی است كه جملگی برآنند.
2. واژه ی منزلت در متون مربوط به زندگی نامه ی معصومان (علیهم السلام) ، گاه به معنی فضیلت یا فضایل هم به كار می رود وروشن است كه این مفهوم جامعه شناختی واژه ی منزلت كه این مقاله مورد نظر است تفاوت دارد .
3. بخشی از شخصیت حضرت زهرا (سلام لله علیها) در ایاتی از قران كه درباره ی ایشان است ، منعكس است (فضل الله ، 1421ق، صص125-146و158-147) ؛همچنین انبوهی از كتابها كه به بیان فضایل ایشان اختصاص یافته است ، نشانگر منزلت ایشان نزد عامه ی مسلمانان است (در این زمینه . ر. ك. به:انصاری زنجانی ، 1375)
4. از«واشهد ان محمدا... »تا «ثم انتم عبادالله... »
5. از «ایها الناس انا فاطمه و ابی محمد ... »تا«حتی اذا اختار الله»
منبع : فصلنامه شیعه شناسی، شماره 28