داوود کاظم پور
جلسه دفاع از پایان نامه مقطع کارشناسی ارشد با موضوع «اصول و معیارهای اعتبار گزارشها و منابع تاریخی از دیدگاه تاریخپژوهان مسلمان تا قرن دهم» در مدرسه عالی تاریخ و ادیان مجتمع آموزش عالی امام خمینی (ره) قم برگزار شد.
دانشپژوه: سید علیرضا کاظمی
استاد راهنما: استاد محمد اللهاکبری
استاد مشاور: استاد رمضان محمدی
استاد داور: استاد دکتر صفری فروشانی
زمان چهارشنبه 23/4/95
مکان سالن شهید صدر مجتمع آموزشی عالی امام خمینی (ره)
در ابتدای این جلسه، آقای سید علیرضا کاظمی به تشریح بخشهای مختلف و فصول پایاننامه و انگیزه خود از پرداختن به موضوع فوق پرداخت. آقای کاظمی انگیزه خود را نو بودن موضوع دانست و اظهار امیدواری کرد با تذکرات استاد داور کار بهتر شود.
پس از آن آقای دکتر صفری به عنوان استاد داور نکات مورد نظر خود را بیان کرد. سخنان دکتر صفری بر دو بخش ارائه شد:
1) نقاط قوت و امتیازات پایاننامه: در این بخش، دکتر صفری امتیازات زیر را برای این پایاننامه برشمردند:
1. از علوم مختلفی مثل اصول، منطق، رجال، ادبیات عرب و... در این پایاننامه بهره برده شده است.
2. این پایاننامه عصاره 30 سال حیات فکری و علمی استاد محمد اللهاکبری است.
3. از پایاننامه میتوان 300 الی 400 موضوع درآورد و کار کرد؛ و به تعبیر اینجانب این پایاننامه گنج ایده است و منبعی برای فکر کردن است.
4. نویسنده پایاننامه، از لایه تقلید بیرون رفته و به مرزهای نظریهپردازی نزدیک شده است.
2) ایراد و اشکالات پایاننامه:
دکتر صفری ایرادات زیر را به پایاننامه مذکور گرفتند:
1. کلیدواژهها زیاد است و خیلی از آنها به موضوع ربطی ندارد.
2. علیرغم ادعای نویسنده، تحقیق مذکور بنیادی نیست و مشخصات یک تحقیق بنیادی را ندارد. اگر میخواستید تحقیق بنیادی شود باید اقوال مورخان مسلمان را قرن به قرن درباره اصول و معیارها میآوردید.
3. عنوان تحقیق با محتوا، سازگار نیست.
4. چینش بحث باید قرن به قرن با لحاظ تطور دیدگاهها صورت میگرفت، در بیان دیدگاه مورخان باید بزنگاهها را مشخص میکردید مثلاً ابن خلدون یک بزنگاه است و باید مانور بیشتری روی آن میدادید. در بیان دیدگاهها هم میبایست تأثیر گرایش بر اظهارنظرها را مشخص میکردید مثلاً میگفتید فلان مورخ، شیعه است و بااینحال اینچنین گفته است و یا برعکس سنی است و چنین اظهارنظری دارد. کار دیگری که باید میشد و در این تحقیق جایش خالی است این است که مشخص میکردید تأثیر علوم بر یکدیگر چگونه است مثلاً یک محدث وقتی اظهارنظر تاریخی میکند، اظهارنظر ورای با یک رجالی چه تفاوتهایی دارد؟
5. مفهوم شناسی بهکاررفته با مشکلات جدی روبروست بهطور مثال در تعریف اصول و معیارها این دو واژه به یک معنا بهکاررفته است؛ درحالیکه اصول شاخصهاست و معیار سنجه است؛ بهعبارتدیگر اصول، ستونهاست و معیار شاقول است برای سنجش ستونها. این تفاوت مهم در تعریف این دو واژه روشن نشده است. نکته دیگری که در مفهوم شناسی باید مدنظر محقق باشد این است که در بحث مفهوم شناسی نباید به معنای لغوی واژهها اکتفا کرد که متأسفانه در این تحقیق ما شاهدیم که نویسنده به معنای لغوی بسنده کرده است.
6. در گزارش منابع هم جای اشکال و تأمل وجود دارد، در گزارش منابع به ذکر نام مؤلفین منابع اکتفا کردهاید درحالیکه میبایست در برخی مثل ابن مسکویه، مانور بیشتری میدادید و یا مثلاً توضیح میدادید که منابع قرن دهم را واجد چه مشخصاتی دیدید که منابع قرون قبلی، این مشخصات را نداشتند، باید مشخص میکردید منبع پیشین با چه روشی کار کرده است و چه مقدار کار کرده است و چه مقدار کار نکرده است و شما باید آن مقدار کار باقیمانده را انجام دهید.
7. کار به شیوه تاریخی ساماندهی نشده است، منظورم این است که سال وفات شخصیتها ذکر نشده است و در بیان دیدگاه مورخان به ترتیب تاریخی پیش نرفتهاید.
8. در بخشی از پایاننامه، بحث اصول و معیار عقلی را آوردهاید، جا داشت ابتدا، عقل را تعریف میکردید بعد به این بحث میپرداختید. بجای تعریف عقل، از تعقل سخن گفتهاید درحالیکه تعریف عقل را نکردهاید و ضمناً مشخص نشده است که چگونه عقل در تاریخ سنجه قرار میگیرد. همیشه دوست داشتم یک نفر عقل را تعریف کند ولی هنوز تعریفی برای آن نیافتهام.
9. ادعا شده است قرآن ارائهدهنده قطعیات و بدیهیات است، هرگز چنین نیست، دادههای تاریخی قرآن ربطی به بدیهیات ندارد یعنی اینطور نیست که هرچه قرآن از حوادث تاریخی برای ما نقل میکند بدیهی باشد.
10. در طول این تحقیق، اقدام به جعل اصطلاح کردهاید که این امر خوب و پسندیده است ولی در توضیح اصطلاح موفق ظاهر نشدهاید، مثل نویسنده مثال کسی است که پرواز را یاد گرفته است ولی فرود آمدن را بلد نشده است.
11. خلط عمیقی در بین علوم مختلف صورت گرفته است مثلاً متواتر در مقابل آحاد قرار گرفته است، این تقابل در حدیث صحیح است ولی در منطق متواتر در مقابل آحاد نیست. دکتر صفری اضافه کرد اشکالات دیگری نیز به این کار داشتم که از بیان آنها صرفنظر میکنم.
پس از آن، آقای سید علیرضا کاظمی، ضمن تشکر مجدد از دکتر صفری به خاطر ارائه نظرات و ایراد اشکالات چند نکته را در پاسخ به اشکالات دکتر ذکر کردند:
اولاً: ایشان مدعی شدند که اصول و معیارها را کاملاً توضیح دادم ولی استاد داور آن را نخواندهاند. این سخن دانشپژوه محترم با واکنش دکتر صفری روبرو شد. دکتر صفری گفتند اولاً من تمام پایاننامه را خواندهام ثانیاً شما اگر هم قطع هم دارید که استاد داور بخشی را نخوانده است نباید این نکته را بگویید و رعایت حرمت استاد برای طلبهها لازم و ضروری است.
ثانیاً: پیدا کردن سال وفات برخی از علما کار بسیار سختی است.
ثالثاً: در تعریف عقل، باید اقرار کنم که من تعریف عقل را بلد نبودم.
رابعاً: منظورم از بدیهیات در داستانهای تاریخی قرآن، وضوحات است یعنی اموری که ابهام ندارند و کاملاً پذیرفتنی هستند.
آقای کاظمی در پایان از اینکه داور این دفاعیه، دکتر صفری فروشانی هستند اظهار خوشحالی و رضایت کرد.
پس از این اظهارات، آقای دکتر اللهاکبری به عنوان استاد راهنما مطالبی را بیان کردند که بدین شرح است:
1- تشکر از دکتر صفری به خاطر مطالعه دقیق پایاننامه و تذکرات عالمانه و محققانه ایشان؛
2- هدف من از این پایان نامه، ارائه سنجه در تاریخ و گزارش تاریخی بود؛ یعنی همانطوری که طلبه اصول فقه میخواند تا در استنباط فقه از آن بهره ببرد ما نیز باید در تاریخ این کار بکنیم و من دنبال این کار بودم، طبیعتاً این کار آسان نبود و پیشینه منسجمی هم نداشت و موضوع بسیار نو و جدیدی بود.
3- آقای کاظمی کمتر به من مراجعه کرد و خودش دچار اجتهاد نورس شد و لذا در پایاننامه ایشان چیزهایی هست که مورد تائید من نیست.
استاد دکتر رمضان محمدی نیز در این جلسه بهعنوان استاد مشاور نکاتی را بیان کرد:
1- آنچه گفتنی بود را آقای دکتر صفری و آقای دکتر اللهاکبری فرمودند و من فقط این نکته را بگویم که تابهحال ندیده بودم آقای دکتر صفری از موضوعی اینهمه تعریف و تمجید کنند.
2- کار در مقطع کارشناسی ارشد، کار بسیار خوبی است و ما باید توقع خود را در حد ارشد، از طلبه پایین بیاوریم. معمولاً در پایاننامههای ارشد اصولی مثل مطالعه فراوان منابع، احاطه به نظرات، قوت تلخیص، استخراج اصول در حد کارشناسی ارشد، آدرسدهی درست و ... لحاظ میشود که به نظرم این کار، این ویژگیها را دارد، ضمن اینکه صعویت و بدیع بودن موضوع را نیز نباید فراموش کنیم.
در پایان هیئت محترم داوران نمره 19 را به پایاننامه مذکور دادند.