حجه الاسلام و المسلمین مصطفی صادقی کاشانی از سال 1387 به عنوان عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و مدتی به عنوان مدیر گروه تاریخ تشیع پژوهشکده تاریخ و سیره اهلبیت (ع) فعالیت داشته است. در کنار آن تدریس دروس تاریخ اسلام ، تاریخ تشیع، سیره نبوی، سیره ائمه در مراکز حوزوی و دانشگاهی از اشتغالات اوست. در سال 1392 موفق به اخذ درجه سطح 4 حوزه شده و همزمان در جامعة المصطفی دروس دوره دکتری رشته تاریخ اهل البیت را گذراند. تدوین 9 کتاب و حدود 20 مقاله در کارنامه علمی اوست و حدود 10 اثر وی برگزیده محافل علمی است.
جناب مستطاب آقای صادقی دام عزه
با سلام و تحیت فراوان
خواهشمند است در صورت صلاحدید نظر شریفان را پیرامون سوالات زیر مرقوم فرمایید تا مورد استفاده اصحاب تاریخ قرار گیرد.
1ـ انگیزه حضرتعالی از ورود به رشته تاریخ چه بود؟
ورود بنده به تخصصی تاریخ با برنامه ریزی و انگیزه خاصی نسبت به تاریخ نبود بلکه با احساس نیاز به اصل تخصصی بودن دروس شکل گرفت.
2ـ وضعیت موجود تاریخ از لحاظ جایگاه را چگونه ارزیابی می فرمایید؟
با تلاش استادان این رشته در یک دهه گذشته به خصوص ورود آن به حوزه علمیه و ایجاد گرایش های مختلف در این رشته بحمدالله وضعیت نسبتا خوبی برای آن رقم زده شده است.
3ـ وضعیت مطلوب در آینده تاریخ از دیدگاه جنابعالی چیست؟
به گمانم هر چند بخشی از رویکردها به مدرک گرایی است ولی باز هم آینده خوبی برای آن تصور می کنم زیرا در مقایسه با گذشته آن به خصوص در حوزه بسیار رشد کرده و در آینده هم امید بیشتری به گسترش آن می رود.
4ـ چگونگی به دست آوردن یک هویت مستقل تاریخی (مبانی تاریخ) را در چه چیزهایی می دانید؟
5ـ نظر حضرت عالی در مورد تعارض و تضاد تاریخ با حدیث چیست؟ و کلام؟
از آن جا که بخش قابل توجهی از تاریخ همان حدیث است اگر تعارضی در آن وجود داشته باشد با روش واحد قابل حل خواهد بود. به طور کلی موافق دخالت کلام در تاریخ نیستم اگر چه نیاز هر دو به یکدیگر قابل انکار نیست. اما در باره تعارض آن ها باید توجه داشت که غالبا تعارض واقعی نیست چون یا گزاره کلامی دقیق و علمی نیست یا گرازش تاریخی قابل بررسی است.
6ـ لطفا نتایج مثبت و منفی ورود مستشرقان به مباحث تاریخ اسلام را تشریح فرمایید.
نتایج مثبت زیادی داشته و پیش از ما تلاش زیادی برای ایجاد رویکرد تاریخی انجام داده اند. ضمن آن که احیای بسیاری از آثار تاریخی به دست آن ها صورت گرفته است. طبعا غرض ورزی ها و نقاط منفی هم بوده که ناشی از مطالعه ناقص و موجب بدبینی غیر مسلمانان به اسلام شده است. تأثیر پذیری برخی مورخان مسلمان از آن ها را هم باید از نتایج مثبت این قضیه دانست. در مجموع اگر منصفانه نگاه کنیم باید ورود آنان را مثبت دانست.
7ـ بایسته های لازم دانش پژوه تاریخ چیست؟
عزم جدی برای رفع ابهامات و حل مشکلات تاریخی به خصوص تاریخ اسلام؛ نگاه عالمانه و دقیق به تاریخ به منظور حل مسائل آن؛ تلاش برای احاطه به علوم جانبی که مستلزم نتایج صحیح باشد و ...
8ـ از نظر حضرتعالی تأثیر علوم جانبی مثل کلام، حدیث، رجال و ... در تاریخ چگونه است؟
رابطه این علوم با تاریخ طرفینی است. اگر بخشی از تاریخ به شکل حدیث به دست ما رسیده است، فهم حدیث هم در بستری تاریخی قابل فهم خواهد بود. اگر اطلاع از علم رجال در روایات تاریخی ضرورت دارد، شناخت همان رجال نیز با علم تاریخ میسر است. هم چنین اگر کلام بر تاریخ تأثیر می گذارد و گاهی حاکم بر آن می شود، گزارش های تاریخی نیز در شکل گیری یک گزاره کلامی نقش مهمی دارد. بنابراین همه این علوم به یکدیگر نیازمندند اما باید تأثیر هر یک بر دیگری به صورت روشمند و بدون دخالت باشد.
9ـ جناب عالی چه تفاوتی بین تاریخ پژوهان سنتی و تاریخ پژوهان آکادمیک می دانید؟
معولا ـ و نه به صورت اصل کلی ـ سنتی ها به تقدم و تأخر منابع و تخصصی بودن آن ها چندان توجه ندارند. به خبر واحد و شهرت و شنیده ها اعتماد دارند و از آن تاریخ می سازند. حدیث (به معنای سخن معصوم) و کلام (اعم از اصل علمی یا شهرت ثابت نشده) را بر گزارش تاریخی حاکم می کنند. پیش فرض ها و ذهنیت های دینی و مذهبی خود را به وفور در تاریخ دخالت می دهند و گزارش معارض با عقیده یا مخالف مذهب خود را بر نمی تابند.
10ـ اصول و ضوابط روشمند کردن تاریخ را بیان فرمایید؟
تلاش برای مسئله محور کردن تحقیقات و به حد اقل رساندن تألیفات موضوعی؛ اهتمام به منبع، سند و متن یک روایت به عنوان معیارهای اصلی در بررسی گزارش تاریخی؛ توجه جدی به شواهد و قراین تاریخی؛ نگاه و رویکرد تاریخی به جای رویکردهای دیگر؛ بی طرفی و دخالت ندادن پیش فرض ها.
11ـ چه ویژگی هایی در تدریس حضرت عالی وجود دارد؟
قضاوت آن بر عهده دیگران است ولی سعی بر این است که مخاطب مطلب جدیدی اعم از روایت تاریخ یا تحلیل آن به دست آورد و غبار از آن چه به اشتباه بر تاریخ نشسته است بزداید. همچنین به نظرات مخاطب اهتمام داده شود و سخن او در نقد و نظر به آن چه گفته می شود شنیده شود.
12ـ توصیه و سفارش جناب عالی به اصحاب تاریخ چیست؟
دوری از افراط و خشوع در برابر سخن عالمانه. عدم غفلت از امور غیبی و ماورایی در کنار گزارش های خشک یا سانسورهای تاریخی.
13ـ به نظر شما در بین این سوالات جای چه سوالی خالی است؟
اعتبار تاریخ نزد عموم و خصوص، نزد حوزویان، این که چه مقدار تاریخ را تخصصی می دانند و چقدر از ورود غیر کارشناسان پرهیز می شود؟
با تشکر گروه تاریخ مجتمع آموز عالی امام خمینی (ره)