حجت الاسلام والمسلمین دکتر رفیعی در مصاحبه اختصاصی با سایت سخن تاریخ:
امام رضا علیه السلام فرمودند: اگر مسئولیت بپذیرم لباس ساده می پوشم و غذای ساده می خورم و در جای ساده زندگی می کنم
سایت سخن تاریخ به مناسبت شهادت امام رضا (علیه السلام)مصاحبه ای باحجت الاسلام والمسلمین دکتر رفیعی، رئیس مچتمع آموزش عالی تاریخ، سیره و تمدن اسلامی انجام داده است که از نظر محققان و تاریخ پژوهان گرامی می گذرد:
مصاحبه کننده: علی الله اکبری
سایت سخن تاریخ: ضمن تسلیت ایام و با تشکر از قبول دعوت برای مصاحبه لطفا محورها و شاخصه های سیره اجتماعی امام رضا (علیه السلام) را بیان نمایید.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رفیعی: با تسلیت ایام رحلت رسول الله(صلی الله علیه و آله) و شهادت امام حسن مجتبی و امام رضا(علیهماالسلام) در حوزه اخلاق، اقسام مختلفی داریم همچون: اخلاق الهی، اخلاق فردی، اخلاق اقتصادی، اخلاق سیاسی، اخلاق خانوادگی و...؛ اما یکی از مهم ترین محورهای آن اخلاق اجتماعی است یعنی نوع تعامل انسان با پیرامون خودش و جامعه.
انسان یک موجود اجتماعی است و اسلام از اول که آمد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با رهبانیت مخالفت کرد و خودش هم در میان جامعه بود و گاهی ائمه ما به کسانی که ترک دنیا کرده بودند و به قبر و غار پناه برده بودند از تعبیر دشمن نفس خودتان برای آنها استفاده می کردند.
سیره معصومین (علیهم السلام) هم نشان می دهد که با مردم و برای مردم و کنار مردم همه جا بودند که مهمترینش خود پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) است که قرآن او را با این صفت یاد می کند که حریص بود بر هدایت و مهربان بود با مردم و فض و غلیظ القلب و تند نبود.
من اجازه می خواهم اول مبانی اخلاق و رفتار اجتماعی را بگویم بعد برویم سراغ زندگی امام رضا (علیه السلام). در اسلام مبانی اخلاق اجتماعی بر چند اصل استوار است که اینها از قرآن استخراج شده است.
1-رعایت کرامت انسان: «ان اکرمکم عند الله اتقاکم». این در حوزه رفتار اجتماعی یک اساس است. مهم نیست پزشک است یا کارگر، پرستار است یا روحانی. کرامت انسان باید حفظ شود و این بستگی به شغل، ثروت و ارزش های اینگونه ندارد.
سیره پیامبر (صلی الله علیه و آله) هم نشان می دهد کسانی را که دورش بودند تکریم می کرد؛ بلال، سلمان، مقداد و ابوذر بود با اینکه هر کدام از یک ملیتی بودند و با یک گرایشی بودند اما عمده انسانیت و کرامت آنها بود. در «لقد کرمنا بنی آدم» سخن از بنی آدم است.
2- تساوی افراد در انسانیت: همه ما انسان هستیم «انا خلقناکم من ذکر و انثی» وقتی این شد امام رضا(علیه السلام) سر سفره با غلامان هم می نشیند، پیغمیر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) به مستمندان هم سر می زند و برای رسیدن خدمت ایشان نیاز نیست رتبه ها رعایت شود. این دینی است که می گوید فخری برای عرب بر عجم و سفید بر سیاه، حتی هاشمی بر غیر هاشمی نیست و تساوی بر انسانیت که مصداق آیه شریفه است «من عمل صالحا» هر کسی که کار خوب انجام داد «من ذکر و انثی» در این عرصه زن و مرد هم ندارد.
قرآن کریم در آخر سوره توبه ملاک های ارزش گذاری را در 9 بخش شمرده و فرموده«التائبون العابدون الحامدون الراکعون....» بله ممکن است یک نفر را بیشتر تحویل بگیریم چون بیشتر اهل نماز است، بیشتر اهل قرآن است و اهل عبادت است اما در انسانیت اینها مساوی هستند.
3- رأفت، سلم و مهرورزی: در آیه قرآن تاکیده شده بر اینکه «فاصلحوا بین اخویکم» و «احسن کما احسن الله الیک» واژگانی که این اصل را پوشش می دهد در قرآن خیلی زیاد است مثل احسان، انفاق، عفو، اعراض و سفح.
4- استقبال از نظر مخالف: اجازه دادن به اینکه دیگران حرف بزنند و تحمل داشتن. خدا به پیغمبرش هم می فرماید وقتی که می آیند پیش تو حرف می زنند حتی مشرکین بگو «هاتوا برهانکم» در واقع به آنها مأمن بده «ان احد من المشرکین ...» اگر یکی از مشرکین آمد حرف بزند، بگذار حرفشان را بزنند و صدای مخالف شنیده شود.
5- حساسیت به خطا، منکر و آسیب های اجتماعی: این مکمل آن پنج تا است به عبارت دیگر اصل پنج، اصل مسئولیت پذیری در جامعه است. همسایه مسئول است، پدر مسئول است، فرزند مسئول است، کاسب مسئول است و هر کدام باید حقوقی را در این مجموعه اجتماع رعایت کنند. به عبارت دیگر اصل پنجم رعایت حقوق و نظارت اجتماعی است.
6- جامعیت: یعنی ما در روابط اجتماعی نمی توانیم والدین را فدای همسر کنیم یا همسر را فدای والدین کنیم، همسایه را فدای دوست کنیم نه، همه در جایگاه خودشان قرار دارند. پیغمبر اکرم(صلی الله علیه و آله) همانگونه که با مردم حرف می زد با همسر حرف می زد با فرزندان حرف می زد. اینکه معروف است حضرت زهرا(سلام الله علیها) یک مادر نمونه بود، همسر نمونه بود و فرزند نمونه بود. یعنی نقش فرزندی اش نافی نقش مادری اش نبود و نقش مادری نافی نقش همسری اش نبود.
7- باید ها و نبایدها در اخلاق اجتماعی: که رعایت آنها می شود اصل هفتم. تعدادی از این نبایدها در سوره حجرات آمده «تمسخر نه، تجسس نه، غیبت نه، سوء ظن نه، اسم و لقب بد گذاشتن نه» بیینید گره گشایی آری، احترام آری، تکریم آری و سلام کردن آری یعنی اینها در قرآن خیلی زیاد است و من فقط اشاره ای کنم ما 23 آیه درباره صله رحم داریم، در آغاز سوره نساء آیه 2 ارحام در کنار خدا قرار گرفته «اتقوا الله الذی تسائلون به والارحام» و «ان الله یامر بالعدل و الاحسان وایتای ذی القربی» هم عدل اجتماعی است هم احسان و هم ایتاء ذی القربی.
سایت سخن تاریخ: اصول هفتگانه ای که فرمودید در سیره امام رضا(علیه السلام) چقدر تجسم دارد و نمونه هایی که به عنوان الگو و شاخص قابل طرح است را بیان فرمایید.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رفیعی: بدون تردید تمام زندگی ائمه(علیهم السلام) الگو است زیرا خداوند ایشان را پاک قرار داده است «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا». این خودش اصل مهمی است و شما در زندگی اهل بیت هر بخشی را دست بگذاری مطمئنی خطا نیست؛ هر چند اگر به تعبیر شهید صدر بحث فردی باشد و شما نخواهی الگو بگیری مثلا امام صادق(علیه السلام) فلان ساعت شب می خوابیده یا فلان غذا را می خورده نیز درس آموز است.
وقتی در جزئیات زندگی اهل بیت(علیهم السلام) ورود می کنی و این اصل طهارت را داری، یک حالت آرامشی داری. این مخصوص باورهای امامیه است و شما در مورد غیر معصوم نمی توانی این حرف را بزنی حتی در مورد فقیه، مرجع دینی یا اصحاب و اینها باید در بوته نقد و آزمایش قرار گیرد.
من در جواب سوال شما چند نکته را عرض می کنم: آقایی است به نام ابواسحاق ابراهیم بن عباس صولی بغدادی، ایشان کاتب بنی عباس بوده و از نژاد خراسانی است اما در زمره دانشمندان و شاعران بغداد است و متولد حدود 170 ه.ق است.
او از کسانی است که در شعر توانا بوده و ابن شهر آشوب نامش را جزء شاعران اهل بیت آورده که می گوید بعدها شعرهای خودش را از بین برد. درباری است و پیش بنی عباس کار می کند و در زمان متوکل عباسی و مامون بوده است.
او سال 243 در سامرا از دنیا رفته و اشعار مختلفی داردف از ایشان یک روایتی داریم که خیلی زیباست که ازش سوال شد شما بالاخره پیش امام رضا (علیه السلام) می رفتی و می آمدی، آقا چه جور بود. در جواب هفت یا هشت محور را گفت:
گفت هرگز ندیدم سخن کسی را قبل از فراغ قطع کند، هرگز درخواست کسی را که قادر بر انجام آن بود رد نمی کرد، هرگز پای خود را جلوی همنشین دراز نمی کرد، هرگز ندیدم به غلامان و بردگان جفا کند و تندی کند و بد بگوید، هرگز ندیدم در خنده قهقهه کند و تبسم ملیحی داشت، هنگامی که در مجلس او سفره غذا انداخته می شد با مردم و غلامان و بردگان دور سفره می نشست. بعد این آدمی که درباری است می گوید آیا کسی به عظمت او پیدا می کنید؟
در منابع آمده و صاحب مسند امام رضا(علیه السلام) هم آورده که امام رضا(علیه السلام) تواضع شان عجیب بود، وقتی آمدند نیشابور رفتند حمام و یک کسی از ایشان خواست که پشت ایشان را کیسه کند. در مسند امام رضا دیدم و شیخ عباس قمی هم گفته که این حمام بعدها معروف شد به حمام امام رضا(علیه السلام).
یک آدم معمولی که ظاهرا سرباز هم بوده، امام(علیه السلام) می رود و برای او کیسه می کشد و دلاکی می کند. همینطور به امام صادق (علیه السلام) که می خواسته حمام برود گفتند اجازه بدهید حمام را خلوت کنیم، ایشان فرمودند چرا خلوت کنید، من هم با مردم می روم.
نکته دیگر این که مرحوم غروی اصفهانی که درباره همه ائمه(علیهم السلام) شعر دارد، یک بیتی درباره امام رضا (علیه السلام) دارد که خیلی قشنگ است. می گوید:
یمثل النبی فی اخلاقه فانه نابت من اعراقه
می خواهی امام رضا(علیه السلام) را معرفی کنم، تندیس پیغمبر(صلی الله علیه و آله) بود چون از ریشه های او بود. یک کسی می گوید من خدمت آقا بودم وقتی آمدم ایران، خدمت امام گفتم اگر مسئولیت بپذیرید، فرمودند: اگر مسئولیت بپذیرم لباس ساده می پوشم و غذای ساده می خورم، جای ساده زندگی می کنم. چون جدم رسول خدا(صلی الله الله علیه و آله) فرمودند: «البس الخشن من اللباس لئلا لایجد الفخر» و لذا اما رضا(علیه السلام) ولایتعهدی قبول کرد و فرد دوم مملکت بود اما زندگی اش ساده بود .
از همه مهم تر ارتباطشان با مردم بود؛ میهمان برایش آمد و چراغ منزل خراب شد، میهمان بلند می شود که درست کند اما ایشان می فرمای:د نه ما میهمان را به کار نمی گیریم. به غلامان و اصحابش می فرمود اگر من شما را صدا زدم و داشتید غذا می خوردید از سر سفره غذا بلند نشوید.
در سیره ایشان نقل شده که «کان اذا جمع حشمه الصغیر و الکبیر و یحدثهم و یانس بهم» با همه آنها صحبت می کرد و توجه می کرد و انس می گرفت. یک وقتی مامون از امام رضا(علیه السلام) درخواست کرد شعری بخواند و ایشان اشعاری گفت که یک بیتش این است:
اذا کان دونی من بلیت بجهلی ابیت لنفسی التقابل بجهلی
اگر یک روزی من در برابر جاهلی قرار گرفتم هیچگاه جهل او را با جهل جواب نمی دهم همین که قرآن می فرماید:«اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما».
سایت سخن تاریخ: به عنوان سخن پایانی آیا امام رضا(علیه السلام) توصیه هایی به مردم یا اطرافیان درباره روابط اجتماعی داشته است؟
حجت الاسلام و المسلمین دکتر رفیعی: می دانید که درباره سیره اجتماعی امام کتاب نوشته شده و خود عیون اخبار الرضا(علیه السلام) ترجمه شده و موارد بسیاری در آنجا آمده است. مسند امام رضا(علیه السلام) هم هست، خود ما هم در این مجموعه با هماهنگی آستان قدس ده جلد کتاب برایشان نوشتیم و یکی از آن مجلدات سیره اجتماعی امام رضا(علیه السلام) بوده است.
توصیه های ایشان زیاد بود مخصوصا در غالب سخنانشان، مثلا حدیث معروفی که «سئل علی بن موسی الرضا عن خیار العباد فرمود: کسانی که وقتی خدمت به مردم می کنند خوشحالند و منت نمی گذارند الذین اذا احسنوا استبشروا و اذ اعطوا شکروا وقتی خداوند نعمتی به آنها می دهد شاکرند و زمانی که خطا می کنند، استغفار می کنند و زمانی که مصیبت می بینند صبر می کنند و وقتی عصبانی می شوند، عفو می کنند» و روایتی که ده نشانه برای عاقل گفته است. همه اینها اخلاق اجتماعی است.
سخن تاریخ: بسیار متشکریم و آرزوی توفیق داریم.